چکیده:
زبان پریشی از مقولاتی است که در امر زبان و زبان آموزی، بویژه یادگیری یا آموزش
زبان دوم، مورد توجه دست اندرکاران قرار گرفته است. زبان پریشی در افراد دو زبانه
و ترمیم غیر متوازی زبان در بیماران زبان پریش زمینه تحقیقات فراوانی را توسط
روانشناسان و عصبشناسان زبان فراهم آورده است. علت توجه دستاندرکاران زبانآموزی
به زبان. پریشی و اشکال مختلف آن نتایجی است که از این رهگذر در جهت توجیه چگونگی
فرآیندهای زبان در ذهن بدست میآید. در این مقاله یک مورد زبان پریشی دو زبانه مورد
مطالعه قرار گرفته و فرضیههای موجود در این - زمینه با توجه به این مورد خاص مرور
گردیده است.
خلاصه ماشینی:
"مقدمه زبان پریشی از دیرباز شناخته شده بوده، ولی در چند دهه اخیر مورد توجه خاص روانشناسان و زبانشناسان قرار گرفته است.
هر یک از این الگوهای ترمیم زبان براساس یک یا چند نظریه در زمینه چگونگی "دو زبانگی"[3] و چگونگی وقوع زبان پریشی و در نهایت چگونگی یادگیری زبان دوم قرار دارد.
برای انجام این تحقیق، مدت 4 ماه، یعنی از ابتدای وقوع زبان پریشی در بیمار تا زمان فوت ایشان، کلیه تغییرات زبانی پیشآمده در او ثبت و ضبط گردیده و شواهدی جمعآوری گردید تا با توجه به تئوریهای موجود و مشاهدات مستقیم نویسنده حالات زبان پریشی بیمار مورد بررسی قرار گیرد.
اگر این ادعا صحت داشته باشد مؤید فرضیه دوگانگی توانش زبانی خواهد بود که اخیرا بیشتر مورد توجه روانشناسان قرار گرفته و در نتیجه کار توجیه دادههای مربوط به جزءجزء زبان را سادهتر خواهد ساخت.
(Heparin) ترمیم غیر موازی زبان در زبان پریشی دو زبانه را براساس دسته بندی پردی (1989) به شرح زیر مرور نمود: 1- نظریه "رایبوت"[15] یا قانون "بازگشت به عقب"[16] مبنی بر اینکه آموختهها هرچه قدیمیتر باشد در مقابل آسیبهای وارده به مغز مقاومتر است در این مورد خاص تأئید نمیگردد.
2- قانون دیگری که در همین زمینه مطرح میگردد معروف به قانون "پیترز"[17] است که طبق آن در بیماران زبانپریش ابتدا زبانی ترمیم میگردد که هنگام وقوع زبان پریشی در اطراف آنان مورد استفاده افراد قرار گرفته است.
بیمار فوق براساس آنچه گفته شد زبان اول را با کارآئی بسیار بیشتری مورد استفاده قرار میداده است و لذا وضع وی مؤید نظریه حاضر نمیباشد."