چکیده:
توربین بادی یکی از مهمترین منابع تولید برق است که سریعترین رشد را در بین منابع تجدیدپذیر انرژی از لحاظ ظرفیت تولید، به خود اختصاص داده است. دغدغۀ کار کنترل بر روی این سیستم، بهسبب برداشت انرژی با بازدهی بالا، همواره مد نظر محققان بوده است. از آنجایی که توربین بادی دارای یک مدل ریاضی غیرخطی است، برای استفاده از تکنیکهای کنترل خطی در این گزارش، ترم غیرخطی برحسب یک پارامتر خطیسازی شده و سپس مدل فازی T-S بر روی مدلهای خطی کارگزاری میشود تا متناسب با سرعت باد، استنتاجی از مدلهای خطی شده را در هر لحظه نتیجه دهد. در مرحلۀ بعد، یک کنترلکنندۀ بهره برنامهریزیشدۀ فازی تحت عنوان «جبرانساز توزیعشدۀ موازی (PDC)» در فضای حالت استفاده شده است که مبتنی بر مدل فازی T-S توربین بادی، با تغییر سرعت باد تغییرات لازم در بهرههای بازگشتی را اعمال میکند. با توجه به تداخل توابع عضویت در مدل توربین و کنترلکننده، بهکمک تابع Lyapunov مخصوص با استفاده از نامساویهای ماتریسی خطی اثبات میگردد که کنترلکنندۀ طراحیشده، سیستم پایداری را ایجاد کرده است. در نهایت، مقایسهای بین کنترلکنندههای کلاسیک تناسبیـانتگرالگیرـمشتقگیر (PID) و طرح مقاله صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
٥-١- خودشناسي به نظر مولوي پيش نياز فهم حکمت ديني، خودشناسي است امـا نـه خـودشناسـي کـه نتيجـه آن اثبات هستي براي خود باشد بلکه خودشناسي که به شناخت فقر ذاتي انسان که همان فناست منجر شود.
انسان در اين مرحله به فقر ذاتي خود دست مييابد و اينکـه اگر چيزي است با هستي است .
5) از نظر مولانا هر علمي که پرده اوهام و خيالات را بر نهانخانـه آدمـي بيـاويزد و وي را از خـود بيگانه سازد و هستي استقلالي او را مطرح کند عين جهل است بلکه جهـل مرکـب اسـت (زمـاني، ١٣٨٦، ج ٣، ص .
٣٨٣) مولوي اعلام ميکند که تمام متاع مثنـوي متـاع فقر است و گويي مثنوي را براي اين سروده است که اين حقيقت را براي آدميان بيان کند: هــر دکــاني راســت ســودائي دگــر مثنـــوي دکـــان فقرســـت اي پســـر (1525.
درک فقر و نيستي اثبات وابستگي وجود به حـق را در پي دارد و به عبارتي منتهي مرتبه شهود فقر، شهود فنا في الله و توحيـد اسـت .
(نيکلسـون ، ١٣٨٤، ص ١٧٩٠) به نظر مولوي تنها راه بار يافتن حقيقي به درگاه کبريايي همين درجه نهايي فقر يعني فنا است که رمز معراج عاشقان براي وصال معشوق حقيقي نيز هست : هـــيچ کـــس را، تـــا نگـــردد او فنـــا نيســـــت ره در بارگـــــاهِ کبريـــــا چيســت معــراجِ فلــک ؟ ايــن نيســتي عاشـــقان را مـــذهب و ديـــن نيســـتي (٢٣٢.
6) مولوي عالم را نوري واحد شهود ميکند و در وحدت شهود خود هـر کـه غيـر حـق را هسـت مستقلي بداند وهم و خيال است که يافته است ..