چکیده:
کتاب خانواده در قرن بیستویکم از نگاه جامعهشناسان ایرانی و غربی آخرین اطلاعات را از وضعیت خانوادهها در دنیای غرب و شرق به دست میدهد؛ بهطوریکه اساس مباحث از شرق بر مبنای مقالات نویسندههای ایرانی و اساس مباحث غربی براساس ترجمه آثار نویسندگان غربی است. این نوشتار دو بخش اصلی دارد که بخش نخست دیدگاه جامعهشناسان ایرانی، نظیر تقی آزاد ارمکی، باقر ساروخانی، خدیجه سفیری، شهلا اعزازی و شهلا باقری، درباره تحولات خانواده در ایران، و بخش دوم جامعهشناسان غربی، نظیر آنتونی گیدنز، دیوید چیل، الیزابت بکـــ گرنسهایم، ریتا والینوا، اریک وایدمر و اولریک زارتلر، را شامل میشود.
خلاصه ماشینی:
او پس از چنین کارنامهای از ترجمه و تألیف، بهسراغ اثری متفاوت اما در امتداد آثار قبلی خود رفته و با توجه به دیدگاهها و نظرات متعددی که در حوزۀ خانواده وجود دارد، در کتابی با عنوان خانواده در قرن بیستویکم از نگاه جامعهشناسان ایرانی و غربی بر آن شده است تا به بررسی نخستین نهاد اجتماعی بپردازد.
در این کتاب به معرفی آرا و اندیشههای ۱۲ نفر، شامل ۶ جامعهشناسان ایرانی، یعنی محمدتقی آزاد ارمکی، باقر ساروخانی، و سهیلا صادقی فسایی، خدیجه سفیری، شهلا اعزازی و شهلا باقری و ۶ جامعهشناس غربی، شامل آنتونی گیدنز، دیوید چیل، الیزابت بکـــ گرنسهایم، ریتا والینوا، اریک وایدمر و اولریک زارتلر، پرداخته شده است.
در ادامۀ کتاب، در بخش معرفی، آزاد ارمکی انواع خانواده، کارکردهای خانواده و نظریههای جامعهشناسی خانواده را در قالب کلاسیک و جدید مطرح کرده است؛ دیدگاههای نظریاتی مانند نظریۀ تکاملی، مبادله، تقابل، کنش متقابل نمادین و کارکردگرایی توضیح داده شده و در ادامه، نویسنده به ارائۀ مطالبی از این جامعهشناس، با عناوین مطالعۀ خانواده، خانواده و جامعۀ ایرانی، چالشهای خانواده ایرانی، فروپاشی خانواده، ازدواج و تشکیل خانواده، خانواده و انتخاب همسر، خانواده و خویشاوندی، خانواده و طلاق، خانواده و مناسبات خانوادگی، جنسیت و خانواده، خانواده و روابط پیش از ازدواج، میپردازد.
لبیبی برخلاف دیگر جامعهشناسان ایرانی دیگر که آنها را در کتابش معرفی کرده است، اطلاعات چندانی از زندگی و تحصیل اعزازی به خواننده نمیدهد و خیلی سریع دیدگاههای او را در مورد خانواده که بیشتر اشاره به جامعهشناسانی، مانند پارسونز، شلسکی و گونیک، است، مطرح میکند و با انگلس، هورکهایمر و غیره ادامه میدهد.