چکیده:
مقاله حاضر به بررسی مفهوم (مضار) اختصاص دارد که در آیه دوازده سوره نساء آمده است. هنگام مراجعه به پژوهشهای موجود، تضارب آرای شدیدی در تفسیر این مقطع از آیه را علاوه بر ضعف مستندات مرتبط با آنها شاهدیم. همچنین، این پژوهشها به بررسی همه زوایای این آیه نپرداختهاند؛ همچون تشخیص مفهوم و مصداق مضاره،تکلیفی یا وضعیبودن نفی مضاره و اینکه آیا مضاره منفی فقط متعلق به وصیت میباشد یا دین را نیز دربرمیگیرد؟ و در نهایت آیا این امر فقط به این مقطع از آیه منحصر است یا دربرگیرنده همه موارد ارث است؟
خلاصه ماشینی:
"همه مطالب پیشگفته، با در نظر گرفتن وصیت بود؛ ولی در مورد دین و قرض مضار (دینی که دارای ضرر به ورثه باشد)، همانگونه که پیشتر نیز مطرح شد، در اینجا اراده ضرر حقیقی از نظر عقلی امکانپذیر نیست و در واقع آنچه اراده شده، عبارت است از مزاحمت ـ که از آن به ضرر تسامحی یاد میکنیم ـ بدینمعنا که دین و قرض صوری و غیرواقعی که پس از فوت مورث برجایمانده است، به طور مطلق و تمام و کمال و بدون در نظر گرفتن کم و کیف یا کوچک و بزرگ بودن آن غیرقابل پذیرش است و باطل کردن آن پس از فوت مورث، هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا دیون صوری پرداختشده پیش از فوت مورث، به حال خود باقی میماند؛ ولی دیون صوری که تا پس از فوت ادامه داشته باشد، از ترکه و میراث مستثنا نمیگردد.
البته منظور از دین صوری و ظاهری نیز دین دروغین و غیرواقعی که اساسا ـ هرچند به صورت ظاهری ـ اتفاق نیفتاده باشد، نیست؛ زیرا این نوع دین، تخصصا خارج از منظور ماست، بلکه مقصود از آن دینی است که از انگیزه حقیقی و واقعی برای قرضگرفتن برخوردار نباشد؛ بنابراین میان دین صوری و دین دروغین، تفاوت وجود دارد و فرقی نمیکند دروغ بودن دین از جانب وصیتکننده انجام شده باشد یا از جانب فردی دیگر و باز تفاوتی ندارد که این دین و قرض دروغین، در وصیت آمده باشد یا وصیتکننده به آن اقرار کرده باشد یا به گونه دیگری پیش آمده باشد؛ بر این اساس، وصیتی که دربرگیرنده اجحافی به وارث باشد ـ یعنی وصیتی که بیش از یکسوم ترکه را شامل شود ـ به هیچ عنوان از ترکه و میراث مستثنا نشده و به آن ترتیب اثر داده نخواهد شد."