چکیده:
مطلبی که بسیاری از ادیان توحیدی ادعا کرده اند که خداوند خودش را بگونه ای متجّلی ساخته است و وحی همان تجّلی واقعیّت الهی و یا غایت مقدس برای انسان است که بصیرت های عرفانی، حوادث تاریخی یا تجارب معنوی احیاگر افراد و گروه ها، آنرا تائید کرده ، توسط بسیاری از فلاسفه و الهیون مورد بررسی قرار گرفته است . با توجه به ادیان نبوی، وحی اساسا بعنوان کلام خداوند ادراک می- شود که پیامبر می تواند با اطمینان درباره افعال و اهداف خداوند سخن بگوید. آنها بر این باورند که وحی به طرق مختلفی تحقّق مییابد که به نمادهایی از قبیل پدیده شنیداری، پندارهای درون گرایانه ، رویا و خواب و تجّلی اشاره میکنند. فلاسفه و الهیون با نگرشهای متفاوتی، درباره ماهیّت و طبیعت وحی بعنوان پیام الهی بحث کرده اند، امّا این امکان وجود دارد که کیفیّت وحی را به صورت یک کلام ، از لحاظ زبان شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. از آنجایی که خداوند گزاره هایی را به بعض پیامبران برگزیده اش الهام کرده و همچنین به محمد(ص ) وحی کرده است که در قرن هفتم میلادی قرآن را بنگارد که محتوی و اسلوب آن نشانگر مبدا الهی است ، می تواند در چارچوب زبان شناختی مورد بررسی قرار بگیرد. در واقع ، هدف اساسی این مطالعه ، بررسی ساختاری زبان شناختی وحی با تاکید بر آرای فردینان دوسوسور بوده است که او بین دو مولفه سازنده یک نشانه یعنی دالّ و مدلول تمایز قایل شده است که یکی از مفاهیم بنیادین در معنی شناختی محسوب میشود. سوسور به عنوان نماینده ساختارگرایی در دوگانگی زبان (langue) و گفتار(Parole) مطالبی جمع بندی کرده است . هر چند بر اساس این ساختار، کلام باری تعالی به تمام و کمال تحلیل نمی شود، امّا با توسعه چهارچوب های زبان شناختی، می توان ارتباط خدا با جبرئیل و سپس با رسول خدا و همچنین رابطه رسول خدا با مردم را تحلیل کرد. بنابراین مطالعه مذکور، به بررسی لغوی و اصطلاحی وحی و ضرورت آن در عالم در یک رویکرد فلسفی -اجتماعی پرداخته و سپس در چهارچوب زبان شناختیساختاری به تحلیل پدیده وحی پرداخته است .
خلاصه ماشینی:
"اما وقتی پدیده وحی به عنوان کلام باری تعالی در کتب مقدس آسمانی تدوین یافت و خلعت الفاظ را بر تن نمود، هرچند، خواه پیامبران معنی و محتوی کلام خداوند را دریافته و بعد از فراغت از این اتصال الهی،آنها را در قالب الفاظ به پیروان بازگو کرده باشند و خواه پیامبران خود لفظ و معنی را بطور کامل و مستقیم و یا غیر مستقیم از مبدأ الهی و یا از لوح محفوظ دریافته و آنها را به مردم ابلاغ کرده باشند؛ در این راستا، مباحث زبان شناختی پیرامون وحی بوضوح طرح می شوند و ضرورت این گونه گفتمان های تحلیلی و زبان شناختی در باره وحی در یک چهارچوب علمی به اثبات می رسند.
براین اساس مطالعه مذکور سعی دارد با استفاده از رهاوردهای مباحث زبان شناختی و معنی شناختی که از زبان شناس معروف ، فردینان دوسوسور اقتباس شده است ، گفتمان زبان شناختی وحی را طرح نماید هرچند براین حقیقت معترف است که کیفیت دریافت وحی و ماهیت وحی بر کس روشن نگشته است ؛ اما از آنجا که وحی در قالب الفاظ در آمده است و در کتاب قرآن و یا در کتب مقدس تدوین ، به عبارت دیگر، کتابی برای خواندن در میان بشر یا متنی زبانی در رابطه زیر ساخت و شکل دهنده فرهنگ و تمدن بشری تجلی یافته است ، لذا مباحث فوق در این عرصه ، کاربرد جدی دارد.
از مقدمات بالا باید نتیجه گرفت که سخنی دیگر از درک، در میان نوع انسانی غیر از درک عقلی باید وجود داشته باشد که هدایت نامبرده آفرینش بوسیله آن انجام گیرد، و آن راه درکی است که برخی از افراد انسان بنام پیغمبران و فرستادگان خدا از آن سخن گفته و آنرا بنام وحی آسمانی نامیده اند و برای دعوی و دعوت خود حجت اقامه نموده اند» (١٣٥٣: ١٣٧-١٣٨)."