چکیده:
با توجه به تغییرات پیشآمده در کشور عراق پس از سال 2003، شیعیان که در طول تاریخ عراق در موضع ضعف قرار داشتند، توانستند نفوذ قابل توجهی در ساختار دولت عراق به دست آورند و دولتی شیعی را برپا کنند. شیعیان در قالب احزاب و گروههای اسلامگرا اهداف خود را پیش میبرند و اگرچه در بسیاری از جزئیات اهدافشان با هم اختلاف دارند، ولی در اصل کلی هویتسازشان، یعنی اسلام و برپایی جامعهای اسلامی، با هم متحد و متفقاند و در سایة آموزههای دینی، به دنبال معنادهی به سیاستهای آیندة کشورشان هستند. در این مقاله کوشیدهایم با تاکید بر اسلام و نقش آن در هویتدهی به گروههای فعال در عراق به بررسی جامعه شیعی عراق بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"ازاینرو، مذهب، «اسلام» به منزلة امری «معنابخش» در جوامع اسلامی و تنها نقطة اقتدار نمادین برای وحدتبخشی و معنادهی و معنایابی کانون توجه قرار میگیرد، که نهتنها به منزلة یک دال برتر جهت ایجاد نظم سیاسی، بلکه به مثابه عنصری « هویت بخش» است که مسلمانان بهوسیله آن خود را معرفی میکنند وهویت خود را تحقق میبخشند؛ به این معنا که وقتی اسلام به اسلامگرایی تبدیل میشود، برای بهدست آوردن موقعیتی مناسب و خروج از در حاشیه بودن برای مشارکت در فرآیند تاریخ جهان، به گونهای مبانی مشروعیتبخش خود را نیز بازبینی میکند و درصدد برمیآید با رهاشدن از بند ارزشها و تفاسیر سنتگرایانه، بازبینی مفاهیم اسلامی و کاربست آنها در راستای بسیج و تجهیز مسلمانان، بتواند نوعی هماوردی و رویارویی با ایدئولوژیهای جدید انجام دهد.
احزاب و شخصیتهای این ائتلاف عبارتاند از: - «مجلس اعلای اسلامی عراق» به رهبری عمارحکیم، با گرایش شیعه؛ - «سازمان بدر» به رهبری هادی عامری، با گرایش شیعه؛ - «جریان صدر» به رهبری مقتدا صدر، با گرایش شیعه ـ ملیگرا؛ - «حزب فضیلت اسلامی» به رهبری هاشم الهاشمی، با گرایش شیعه؛ - «کنگرة ملی عراق» به رهبری احمد چلبی، با گرایش شیعة سکولار؛ - «جنبش اصلاح ملی» به رهبری ابراهیم جعفری، با گرایش شیعی؛ «ائتلاف ملی عراق» که عمدتا دربرگیرندة گروههای شیعی اسلامگراست، موفقیت چندانی در کسب همکاری گروههای سنی و کرد برای نمایش وجههای فرافرقهای به دست نیاورد؛ با این حال توانست میزان قابل توجهی از آرای شیعیان جنوب عراق را به خود اختصاص دهد (میرکریمی، 1386، ص1-12)."