چکیده:
مقاله حاضر به بررسی تأثیر جهانی شدن تجارت بر اشتغال صنعتی در ایران در یک دوره
29 ساله(1380-1352) اختصاص دارد.در این رابطه دو فرضیه آزمون شده است:یکی این که
جهانی شدن در بلند مدت تأثیر افزایشی بر اشتغال صنعت دارد؛دوم این که جهانی شدن بر
اشتغالزایی صنایع صادرات محور اثر افزایشی و بر اشتغالزایی صنایع واردات رقابتی
اثر کاهشی دارد.برای آزمون فرضیهها از شیوه آزمون ترکیبی (ataD lenaP) با کمک
آمار صنعت در سطح کدهای دو رقمی CISI (ویرایش دوم)استفاده شده که از
معروفترین شاخصهای موجود برای بررسی تجربی تأثیر جهانی شدن، از شاخص تجارب به
تولید ناخالص داخلی استفاده شده که از معروفترین شاخصها برای آزمونهای تجربی در
ارتباط با جهانی شدن است.نتایج آزمونهای صورت گرفته حاکی از تأثیر منفی جهانی شدن
بر اشتغالزایی کل صنعت-صنایع واردات رقابتی و صنایع صادرات محور-دارد.در حالی که
فرضیات اصلی این پژوهش رد شدهاند، اما با توجه به ساختار اقتصادی ایران و پیوند آن
با جهانی شدن اقتصاد قابل توجیه میباشد.
خلاصه ماشینی:
"). امام به دلیل آن که در دوره مورد مطالعه در مقاله روند تغییر در موانع گمرکی در ایران مشخص نبوده و از سوی دیگر همانگونه که هریسن و هانسون dna nosirraH) (199,nosnah نیز بیان کردهاند، نتایج مطالعات از طریق تغییر در موانع تجاری، به واسطه تأثیرات بخشی که به واسطه تغییر و اجرای دیگر سیاستهای کلان اقتصادی در طی زمان، مبهم میگردد، ما به طور مستقیم تأثیر افزایش باز بودن تجارت-مثلا افزایش میل به صادرات- بر تقاضای نیروی کار را بررسی مینماییم.
توضیح متغیرهای مطرح شده در مدل به شرح زیر است: ME :متغیر اشتغال؛ AW :جبران خدمات حیقی پرداختی به ازای هر نفر شاغل؛ RP :تولید حقیقی؛ R :نرخ تسهیلات اعطایی بانکها به صنایع در سالهای مختلف؛ PO :شاخص جهانی شدن و باز بودن اقتصاد؛ طبق تئوریهای اقتصادی، رابطه بین دستمزد و اشتغال منفی است، زیرا اساسا با افزایش دستمزد حقیقی، تقاضای نیروی کار به وسیله صاحبان صنایع کاهش مییابد.
نتیجه گیری: در این مقاله با ارائه مدلی از تابع تقاضای نیروی کار به همراه شاخص نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی به عنوان شاخص نمایانگر جهانی شدن به بررسی تأثیر جهانی شدن بر اشتغال صنعتی در سطح کدهای دو رقمی(ویرایش دوم)صنعت در ایران با روش دادههای ترکیبی پرداختیم."