چکیده:
در دهههای اخیر برنامة خصوصیسازی توسط بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته با نظامهای سیاسی مختلف دنبال شده است. عملکرد مالی و اقتصادی(کارایی) شرکتها بعد از خصوصیسازی به عنوان یکی از ملاکهای ارزیابی سیاست مذکور، همواره یکی از مسائل محوری در پژوهشهای اقتصادی کشورهای در حال توسعه بوده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مرزی تصادفی(SFA)، ابتدا کارایی فنی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران قبل و بعد از ورود به بورس برآورد میشود و سپس با استفاده از روش پانل دیتا، تاثیر عملکرد مالی برکارایی، مورد سنجش قرار خواهد گرفت. نمونههای مورد بررسی دادههای پانل 29 شرکت واگذار شده طی سالهای 1381 تا 1388 است. نتایج پژوهش، کاهش کارایی فنی 28 شرکت را بعد از ورود به بورس نشان میدهد و نیز تاثیر منفی و معنادار نسبتهای نقدینگی و بازده حقوق صاحبان سهام را بر جزء ناکارایی فنی شرکتها تبیین میکند.
In recent decades، the privatization program by many developed and developing countries with different political systems has been followed. Financial and economic performance of the firms after privatization as one of the criteria for evaluating the mentioned policy، always has been one of the central issues in economic research in developing countries. In this paper، stochastic frontier analysis (SFA) is used to obtain the technical efficiency of transferred firms in Tehran Stock Exchange before and after entering to stock market. Then، panel data methods are used to measure financial performance on the technical efficiency. The sample consists of a panel data of 29 firms transferred during 1381 to 1388. The results indicate that technical efficiency for 28 firms decreased after entering the stock market and liquidity and return on equity ratios have a significant negative impact on the firms’ technical inefficiency component.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مرزی تصادفی(SFA)، ابتدا کارایی فنی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران قبل و بعد از ورود به بورس برآورد میشود و سپس با استفاده از روش پانل دیتا، تأثیر عملکرد مالی برکارایی، مورد سنجش قرار خواهد گرفت.
همچنین، براساس نتایج حاصل شده از مدل ارجح در الگوی دوم باتیس و کوئلی(1995)، مشخص میشود که آیا بین متغیرهای معرفی شده در رابطة (17) و کارایی شرکتها، رابطة معناداری وجود دارد یا خیر؟ برآورد مدل کارایی متغیر نسبت به زمان پس از آزمون فرضیههای مربوط به انتخاب شکل مناسب تابع تولید قبل و بعد از خصوصیسازی، مدل ارجح تابع مرزی در قالب الگوی اول باتیس و کوئلی(1992)، تابع مرزی تصادفی کاب-داگلاس با فرض جزء ناکارایی ثابت نسبت به زمان و با توزیع نرمال ناقص انتخاب شد.
جدول (5) آزمون فرضیة تخمین حداکثر درستنمایی باتیس و کوئلی(1995) تصمیم مقادیر بحرانی مقدار آماره فرضیه صفر رد 49/9 04/10- H0: δ1= δ2 = δ3 = δ4= 0 جدول (6) برآورد حداکثر درستنمایی مدل اثرات ناکارایی باتیس و کوئلی(1995) آماره t انحراف معیار برآوردها(ضرایب) پارامترها متغیرها 52/0 03/5 27/7 45/4 459/0 081/0 065/0 076/0 238/0 408/0 472/0 340/0 β0 β1 β2 β3 مقدار ثابت سرمایه هزینههای کارکنان داراییهای ثابت 73/4 31/1- 41/2- 05/5- 16/4- 661/0 597/0 234/0 004/0 012/0 132/3 784/0- 564/0- 019/0- 050/0- δ0 δ1 δ2 δ3 δ4 مقدار ثابت اهرم بدهی نقدینگی بازده حقوق صاحبان سهام سن 69/4 65/2 065/0 223/0 305/0 591/0 σ2 Γ = σ2v + σ2u 2σ γ = σ2u / σ2 95/59- Log likelihood function نتیجهگیری در این پژوهش برای اندازهگیری کارایی فنی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، از دو الگوی باتیس و کوئلی(1992 و 1995)، با بهرهگیری از نرم افزار Frontier 4."