چکیده:
دامنههای زاگرس در بعضی از قلمرو این رشته کوهها مستعد انواع حرکات تودهای است. در این تحقیق حساسیت دامنههای بخش شمال غرب زاگرس از نظر نوع سطحی این پدیده با توجه به لغزشهای حوضهی لیله مورد ارزیابی قرارگرفته است. هدف از این کار نه تنها پهنهبندی دامنههای حوضه لیله از نظر شدت و ضعف در وقوع لغزش بوده است بلکه دستیابی به مدلی نیز بوده است تا جهت پهنهبندی دامنهها از نظر ناپایداریها قابل تعمیم به مناطق مجاور هم باشد. برای این منظور دامنههای منطقهی مورد نظر با استفاده از هشت متغیر: لیتولوژی، شیب، مورفولوژی دامنه، جهتگیری دامنه، کاربری اراضی، فاصله از زهکش، فاصله از جاده و فاصله از سکونتگاه، با چهار روش: وزنی؛ ارزش اطلاعاتی؛ تراکم سطح و AHP مورد پهنهبندی قرار گرفته است. متغیرهای هشتگانهی فوق با توجه به ارتباط آماری بین پراکندگی فضایی 39 توده لغزشی در سطح حوضه با هر طبقه یا کلاس از متغیرهای تأثیرگذار در وقوع لغزشهای سطحی انتخاب شدهاند. انتخاب روشهای فوق نیز به دلیل استفادهی گستردهی آنها توسط پژوهشگران ایرانی بوده است.نتایج تحقیق که بهصورت چهار نقشه پهنهبندی در چهار سطح: پهنه با خطر خیلی زیاد، پهنه با خطر زیاد، پهنه با خطر متوسط و پهنه با خطر کم ارائه گردیده است، نشان میدهد که روش آماری دو متغیره تراکم سطح بیشترین و روش وزنی نیز کمترین همخوانی با ویژگیهای منطقهی مورد مطالعه را دارد. مطابق نتیجه روش تراکم سطح حدود86/16 درصد از مساحت حوضه لیله در معرض خطر خیلی زیاد، 21/49 درصد در معرض خطر زیاد، 35/25 درصد در معرض خطر متوسط و 57/8 درصد نیز در معرض خطر کم از نظر لغزش قرار دارد.