چکیده:
نقش دین، در ساخت سیاسی جدید مصر پس از سقوط حسنی مبارک از مهمترین دغدغههای مطالعات کنونی تحولات خاورمیانه در سالهای اخیر محسوب شده است که با توجه به خروجی گفتمان اسلامگرا از صورتبندی نیروهای سیاسی درون جنبش مصر از اهمیت مضاعفی برخوردار میشود. این موضوع بهنوبه خود، مناسبات این صورتمسئله را با الگوهای حکومتی اسلامگرا از جمله حکومت دینی ایران و امکان تأثیرگذاری این الگو بر ساخت سیاسی جدید مصر مطرح ساخته است. پرسش اساسی این است که بنیان سیاسی جدید مصر و تعیین نقش جدید دین و جایگاه آن در امر سیاست، ممکن است چه مناسبات و تعاملاتی با الگوی حکومت دینی ایران داشته باشد؟ بر این اساس، تبیین و بازشناسی گزارههای متفاوت از جمله هویتسنجی نیروهای انقلابی، ساختار و سازوکار روند بهنتیجهرسیدن انقلاب و تأثیر آن بر شکلگیری ماهیت جدید حکومت بعد از انقلاب در دو بستر شاخص جنبش اسلامی ایران و جنبش غیرایدئولوژیکی مصر، تعمیم خروجی انقلاب یعنی حکومت دینی و امتگرای ایران را بر ماهیت و هویت حکومت جدید مصر ناممکن ساخته است.
The role of religion in Egypt''s new political structure after the fall of Hosni Mubarak is one of the most important preoccupations of current studies of Middle East developments in the recent years. And، since the exit of Islamic discourse from the equation within the Egyptian movement، the subject has become even more significant. The subject also draws attention to the relationship between Islamic states such as Iran and these developments، and the possibility of such Islamic states influencing politics in Egypt. The current question is that، what kind of relations and what type of discourse the Iranian model of government could have with the new political structure، and religion''s role and place، in the Egyptian society? Therefore، looking back at various facts and happenings such as identifying the revolutionary forces، process of revolution and its effect on the nature and character of new government from the perspective of Islamic movement in Iran and non-ideological movement in Egypt، determining the impact of religious state in Iran on nature and identity of new regime in Egypt has become almost impossible.
خلاصه ماشینی:
"خروجی مبانی فکری حکومت اسلامی در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ١٣٥٧، حکومت دینی با تعریف اسلام فقاهتی بود، اما موضوع اساسی در این مسئله نهفته است که نوع معامله اخوانالمسلمین با چنین هدفی در حوزه عمل ، یعنی پس از سقوط حسنی مبارک و در انتخابات ٦ ژوئن ٢٠١٢، دورهای که نقش دین در ساختار قدرت سیاسی جدید تغییر یافت ، چگونه بوده است ؟ در این ارتباط ، تجربه حکومت دینی ایران توانسته است به عنوان الگویی برای برپایی حکومت اسلامگرای مصر، تأثیرگذار باشد؟ از منظر هویتی ، ارتباط مذهب و سیاست در خاورمیانه بیش از دیگر نقاط جهان مشاهده می شود و یکی از مهم ترین عوامل سازنده سیاست داخلی و خارجی در این منطقه ، هویت دینی است .
تکثرگرایی و انعکاس آن در تدوین قانون اساسی ، وجود گفتمانها و نیروهای متعدد و متنفذ از جمله سکولاریسم لیبرال، صوفی گرایان، سلفی گرایان و تعارض خردهگفتمانی در گفتمان اسلامگرا در جامعه و جنبش مصر، مانع از انسجام ساختاری این جریان برای استقرار حکومت اسلامی و دولت دینی به شیوه مدل ایران شد؛ درواقع ، تفاوت در مبانی فکری – عملی در پی ریزی حکومت اسلامی در دو ساختار سیاسی ایران و مصر، توافق و نتیجه را در رابطه با تأثیرگذاری الگوی ایران بر ساخت سیاسی جدید مصر به حداقل رساند."