چکیده:
متغیرهای فرهنگ و ایدئولوژی در تحلیل جهت گیری های سیاست خارجی چـین کم تر به چشم می خورد. پرسش اصلی این پـژوهش عبـارت اسـت از: سیاسـت خارجی چین تا چه حد تحت تاثیر ملاحظات فرهنگـی و ایـدئولوژیک آن قـرار دارد؟ در پاسخ استدلال شده است که سنت های فرهنگـی ، بـه ویـژه آمـوزه هـای کنفوسیوسـی ، و علایـق ایـدئولوژیک مـدرن شـامل ناسیونالیسـم و سوسیالیسـم هم چنان نفوذ چشم گیری در هدایت سیاسـت خـارجی چـین ، بـه ویـژه در قبـال قدرت های بزرگ ، دارد. حتی خوداتکایی امنیتی و تمایلات اقتصادمحورانة چـین در عرصة بین الملل به نحوی تحـت تـاثیر فرهنـگ چینـی هاسـت . رویکـرد ایـن پژوهش علّ ی ـ تبیینـی اسـت و بـرای دفـاع از فرضـیة مـذکور حتـی الامکـان از اطلاعات و داده های موجود استفاده خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"آموزه های فرهنگی منابع مـذکور بـه اشـکالی گوناگون در فرهنگ معاصر چین حضور دارند؛ از جمله این که در ایـن کشـور روابـط بـین شخصی اهمیت بسیاری دارد، به همین دلیل ، حکومت و سازمان سیاسی کشور نیـز تـا حـد زیادی شخص گراست ؛ چینی ها به استفاده از اعتبـار اجتمـاعی و نفـوذ معنـوی و فکـری در دیگران بیش تر ارزش می نهند تا اسـتفاده از سـاز و کارهـای قـانونی .
برخی مشخصه های فرهنگی چین از جمله احترام به سلسله مراتب ، جهت گیری گروهی ، اهمیت خانواده و روابط خویشاوندی ، اهمیت روابط و تعهدات دوستانه ، و تمایل به هماهنگی و انسجام حکایت از آن دارد که در فرهنگ چینی جمع گرایی بر فردگرایی غالب است .
٣ صلح گرایی محافظه کارانه با وجود این که از منظر بسیاری از متفکران رئالیست چین ، بنا به دلایل مختلف ، از جمله توسعة فزایندة قدرت ملی اش ، باید به تجدیدنظرطلبی و تلاش برای تغییر وضع موجود در عرصة سیاست بین الملل روی بیاورد، نشانه های چشم گیری از انقلابی گری در سیاست خارجی چین به چشم نمی خورد.
فرهنگ استراتژیک صلح طلبانة چینی ، که ریشه ای عمیق در آموزه های کنفوسیوسی دارد، به صورت عاملی تعدیل کننده در برابر تمایل این کشور به انقلابی گری و سیاست های تهاجمی در عرصة سیاست بین الملل عمل کرده است .
البته ، باید توجه کرد که اهتمام چینی ها به امر رشد و توسعه پدیده ای جدید نیست ، بلکه در دهه های اخیر به دستاوردهای درخور توجهی رسیده و این کام یابی با ادغام چین در اقتصادی جهانی همراه بوده است ."