چکیده:
موفقیت دولت ها در رسیدن به هدف رشد اقتصادی و بهرهوری بالا، نیازمنـد شناسـایی عوامـل اثرگـذار بـر رشد اقتصادی و بهرهوری در سطوح مختلف است . در این مقاله ، بـا هـدف رتبـه بنـدی و شناسـایی عوامـل تعیین کننده نابرابری بهرهوری در سطح استانهای کشور از روش تجزیه و برآورد اقتصادسنجی بـرای دوره ١٣٨٥-١٣٨٠ برای ٢٠ استان کشور استفاده شده است . نتایج حاصل از برآورد اقتصادسـنجی در چـارچوب دادههای پانل و اعمال اثرات ثابت ، نشان می دهد مخارج جاری و ساختار تولید، نقش تعیین کننده در تقویت بهرهوری کل در بهرهوری کل عوامل در سطح استانهای کشور دارند. در سوی دیگر، اثر سرمایه انسانی و مخارج عمرانی، که تقویت کننده تولید در استانهای کشور هستند، بر بهرهوری کل عوامل ، مثبت و معنادار است . همچنین نتایج نشان می دهد بهرهوری کل عوامل در استانهای کشور بیشتر وضعیت برونزایی داشته و متغیرهای درونزا نقش اندکی در بهرهوری کل اسـتانهـای کشـور دارنـد و سـهم سـاختار اقتصـادی در رتبه بندی استانهای کشور بر اساس بهرهوری کل عوامل ، قابل تامل است .
خلاصه ماشینی:
مرور مطالعات تجربی انجام شده در داخل نشان می دهد که اولا، بیشتر مطالعات در سـطح ملـی و یا در سطح بخش های مختلف اقتصادی بوده و در سطح مناطق مختلـف کشـور انجـام نشـدهانـد؛ ثانیا، در بیشتر این مطالعات تنها برخی از عوامل اثرگـذار بـر بهـرهوری بـه صـورت منفـک از سـایر عوامل مورد بحث قرارگرفته اند و همزمانی اثرات سرمایه انسانی، زیرساخت هـای عمـومی، سـرمایه فیزیکی و غیره در آنها مورد توجه قرار نگرفته است ؛ ثالثا، بهرهوری کـل عوامـل تولیـد در سـطح استانهای کشور در هیچ یک از مطالعات داخلی محاسبه و تحلیل نشده است .
محاسبات انجام شده برای بهرهوری کل عوامل تولید در هر یک از استانهای کشور بـر اسـاس رابطه (٣) در طی دوره ١٣٨٠-١٣٨٥ نشان می دهد که به طور متوسط استانهای بوشـهر، خوزسـتان، قزوین ، کهکیلویه و بویراحمد و کرمان جـزء اسـتانهـای دارای بیشـترین بهـرهوری کـل عوامـل و استانهای کردستان، کرمانشـاه، سیسـتان و بلوچسـتان و آذربایجـان غربـی جـزء اسـتانهـای دارای ________________________________________________________________ ١- نتایج این برآورد به دلیل حجم مقاله ، آورده نشده است .
نتایج برآورد با اعمال این فرض نشـان مـی دهـد کـه اثـر مخـارج جاری و اثر ساختار تولید در هر یک از استانهای کشور بر بهرهوری کـل عوامـل مثبـت و معنـادار است ؛ اما اثر سرمایه انسانی منفی و معنادار می باشد.
نتایج حاصل از این حالت نشان می دهد که اثر مخارج جاری و سـاختار تولیـد بـر بهـرهوری کل عوامل در استانهای کشور مثبت و معنـادار اسـت ؛ امـا اثـر مخـارج عمرانـی دولـت و انباشـت 2 سرمایه انسانی بر بهرهوری کل منفی و معنادار است .