چکیده:
این مقاله به بررسی سیر تحول تاریخی تصویرگری بازنویسیها و بازآفرینیهای داستان خاله سوسکه میپردازد. در این پژوهش، تمام نسخههای مصور در دسترس خاله سوسکه از چاپهای سنگی سدهی پیشین تا نسخههای اخیر بررسی میشوند. این پژوهش کیفی از شیوهی تحلیل محتوا بهره میگیرد، و در آن قاب تصویر به عنوان واحد تحلیل برگزیده میشود. در تحلیل تصویرگری کتابها، از مفهوم «بینندهی نهفته» تصاویر که خود اقتباسی است از مفهوم «خوانندهی نهفته» بهره گرفته میشود. پس از تحلیل محتوا و بیان ویژگیهای تصاویر هر کتاب، بییندهی نهفته آن مشخص میشود. نتیجه روشن میکند که رابطهی بین بینندهی نهفته و بینندهی واقعی رابطهای ثابت و یکسویه نیست. به دیگر بیان، هر چند بینندهی نهفته، سوژهی نهفتهای است که تصاویر پیشفرض قرار میدهند، اما این بدین معنا نیست که چنین سوژهای پیش ساخته، کامل و تثبیت شده است. بر عکس، این خود تصاویر هستند که با القای ایدئولوژی، موقعیت سوژهای ویژهای را به بیننده تحمیل میکنند. به دیگر بیان، تصاویر نیز به نوبهی خود سوژهی بیننده را فراخوانده و میسازند.
خلاصه ماشینی:
"از مقاله ی «بررسی نقش های جنسیتی در خاله سوسکه » نیز برمی آید که این داسـتان ، بیش از آن که قصه ای از زندگی زنان مستقل باشد، داستان زنی محصور در نظام مردسالار است و قصدش فراخواندن سوژه های اجتماعی اسـت .
بیننده ی نهفته ی هر کتاب تصویری است ، باید به این نکتـه توجـه داشته باشد یا دست کم در روند یادگیری آن قرار گیرد که از روش های کودکانه بـودنش آگاه باشد؛ بداند کودک بودن چه مفهومی دارد و این مفهوم را دانشـی بـا اهمیـت تلقـی کند» (همان ، ٣٧ و ٣٨).
بـه این معنای نهفته هم می توان بیش تر توجه کرد که همان طور کـه گربـه مـوش را شـکار می کند، خاله سوسکه نیز به دنبال به دام انداختن آقاموشه به عنوان همسر خود اسـت ؛ پـس در نهاد ازدواج ، زنان مردان را به دام می اندازند.
بـرای نمونـه ، ایـن کـه چـرا لبـاس خالـه سوسـکه در تصویرگری های گوناگون ، آن چنان که در متن توصیف شده است ، به شکل پوسـت سـیر، پیاز و سنجد نیست یا چه جزئیاتی از متن در تصویرها بازنمود یافته اند، دغدغه ی اصلی نگارندگان نبوده است ؛ بلکه این نوشتار، بینندگان نهفته در نسخه های گونـاگون داسـتان خاله سوسکه را بررسی کرده ، دگرگونی تاریخی آن ها را در کانون توجه قرار داده است ."