چکیده:
سیاست خصوصی سازی از دهه 1980 به بعد بهعنوان راهی در جهت کاهش فشار مالی شرکتهای دولتی بر بودجه دولت، بالا بردن کارآیی آنها و توانمندسازی بخش خصوصی است. پژوهش حاضر از طریق اندازهگیری مقایسهای نسبتهای پرمعنی مالی بهدنبال ارزیابی اثر خصوصی سازی بر عملکرد شرکتهای واگذار شده از طریق بورس به بخش خصوصی طی سالهای 85 -1380 در ایران است. برای بررسی این امر سه نسبت ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار و نسبت Q توبین استخراج گردیده و با توجه به شاخصهای تعریف شده عملکرد شرکتهای واگذار شده با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون برای 2 یا 3 سال قبل و بعد از خصوصی شدن اندازهگیری و درکنارآنها یک گروه کنترل (شرکتهای دولتی) که از نظر صنعت مشابه شرکتهای خصوصی بودند انتخاب شد. بابررسی تطبیقی تجربه کشورهای مختلف در امر خصوصیسازی در سه گروه: کشورهای پیشرفته سرمایهداری، کشورهای با اقتصاد متمرکز وکشورهای جهان سوم، نتایج حاصل از آزمون فرضیات وسطح معنی داری بالا در هریک از شاخصها در این تحقیق نشان میدهدکه تفاوت معنی داری بین میانگین شاخصها قبل و بعد از واگذاری وجود ندارد. لذا با اطمینان زیادی میتوان بیان نمود که تغییرات قابل توجهی در عملکرد مالی شرکتهای واگذار شده رخ نداده و خصوصی سازی بلحاظ بهبود شاخصهای مالی موفق نبوده است. به طور مشابه آزمون فرضیات برای گروه کنترل نیز سطح معنی داری بیشتر از 5 درصد را نشان داده لذا برای شرکتهای کنترل نیز نمیتوان فرضیه اصلی مورد ادعادر خصوص شرکتهای دولتی (فرض بهبود عملکرد دردوره زمانی منطبق بر دوره بعد از خصوصی سازی در مقایسه با قبل از آن) را پذیرفت.
خلاصه ماشینی:
اهداف و سئوالات اصلی پژوهش خصوصی کردن شرکتهای دولتی به خودی خود یک هدف تلقی نمی شود ، بلکه ابزاری است برای تحقق سایر اهداف اقتصادیو از آنجا که ادعا شده خصوصی سازی اثر عمده ای بر بهبود اساسی کارآیی شرکتهای خصوصی شده دارد ، از طرفی تصمیمات و سیاستهای اقتصادی در خلاء به اجراء گذاشته نمی شوند حال با توجه به نتایج تحقیق تجربی حاضر در پی پاسخ به این سوال هستیم که براساس اطلاعات صورتهای مالی شرکتهای واگذار شده و معیارهای نوین مالیتعریف شده(علیرغم تحقیقات قبلی که صرفامبتنی بر معیارهای مالی سنتی بوده اند) آیا خصوصی سازی در دوره مورد مطالعه بر بهبود عملکرد واقعی اقتصادی شرکتها اثر مثبت داشته و آیا اینکه واگذاری شرکتها در ایران به منظور خصوصی سازی موفقیت قابل ملاحظه ای دا شته است یا خیر؟ چنانچه موفق نبوده ، دلایل آن کدامند؟ و در پایان یک راهکار مناسب برای موفق شدن شرکتها در امر خصوصی سازی ارائه نماید .
بررسی اثرات این سیاست بر بهبود عملکرد شرکتها ، پارامتری است که نشان می دهد آیا خصوصی سازی در دوره مورد مطالعه بر بهبود عملکرد واقعی شرکتها اثر مثبت داشته است یا خیر ودر صورتیکه موفقیتی حاصل نشده باشد ، دلایل آن کدامند؟ این پژوهش علیرغم پژوهش های قبلی که صرفا با استفاده از معیارهای سنتی عملکرد انجام شده،بانوین ترین معیارهایمالی ارزیابی عملکرد نشان می دهد که آیا قیمت گذاری و ارزش های ایجاد شده در بازار در زمان واگذاری بواسطه عملکرد واقعی شرکتها تایید می شود وبمنظور ارزیابی عملکرد مالی شرکتها و مدیران آنها معیارهاینوین مالی بکار می گیرد.