چکیده:
منطقه خلیج فارس به لحاظ ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی، یکی از مهم ترین مناطق دنیاست که به دلیل وجود منابع سرشار انرژی و موقعیت حساس جغرافیایی وسیاسی نقش و جایگاه مهمی در ساختار امنیت بینالملل داشته و فضای مناسبی را برای ایفای نقش بازیگران فراهم میکند. این موقعیت برجسته خلیج فارس سبب شده است که در طول تاریخ مورد توجه قدرتهای فرامنطقه ای قرار بگیرد. آمریکا نیز بخصوص پس از یازده سپتامبر سعی نموده است تا جایگاه قوی و با ثباتی را در ترتیبات امنیتی و سیاسی منطقه خلیج فارس پیدا کند. باتوجه به این امر سؤال اصلی پژوهش این است که علل ایفای نقش واگرایانه آمریکا در منطقه خلیج فارس پس از یازده سپتامبر تا کنون چه بوده است؟برای روشن شدن ابعاد مسأله، مقاله حاضر با کاربرد رویکرد رئالیسم تهاجمی این فرضیه را مطرح مینماید که باتوجه به موقعیت مهم ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خلیج فارس و منافع آمریکا در این منطقه، یکی از اهداف مهم ایالات متحده، تسلط و نفوذ بر این منطقه است (برتری بر رقبا) و از آنجا که یکی از راههای افزایش قدرت و نفوذ طبق نظریه واقع گرایی، تضعیف اتحادها و ائتلافها در بیرون میباشد، آمریکا در پی این است که با ایجاد واگرایی در بین کشور های منطقه موازنه را در خلیج فارس حفظ نماید و مانع تسلط دولتهای رقبیب بر خلیج فارس شود.منطقه خلیج فارس به لحاظ ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی و ژئواکونـومیکی، یکـی از مهـم تـرین مناطق دنیاست که به دلیل وجود منابع سرشار انرژی و موقعیت حسـاس جغرافیـایی وسیاسـی نقش و جایگاه مهمی در ساختار امنیت بین الملل داشته و فضای مناسـبی را بـرای ایفـای نقـش بازیگران فراهم میکند. این موقعیت برجسته خلیج فارس سبب شده است کـه در طـول تـاریخ مورد توجه قدرتهای فرامنطقه ای قرار بگیرد. آمریکا نیز بخصوص پس از یازده سـپتامبر سـعی نموده است تا جایگاه قوی و با ثباتی را در ترتیبات امنیتی و سیاسی منطقه خلیج فارس پیدا کند. باتوجه به این امر سؤال اصلی پژوهش این است که علل ایفای نقش واگرایانه آمریکا در منطقه خلیج فارس پس از یازده سپتامبر تا کنون چه بوده است ؟برای روشن شدن ابعـاد مسـأله ، مقالـه حاضر با کاربرد رویکرد رئالیسم تهاجمی این فرضیه را مطرح مینماید که باتوجه بـه موقعیـت مهم ژئوپلیتیک ، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خلیج فارس و منافع آمریکا در این منطقه ، یکـی از اهداف مهم ایالات متحده ، تسلط و نفوذ بر این منطقه است (برتری بر رقبا) و از آنجا که یکی از راههای افزایش قدرت و نفوذ طبق نظریه واقع گرایی، تضعیف اتحادها و ائتلاف ها در بیرون میباشد، آمریکا در پی این است که با ایجاد واگرایی در بین کشـور هـای منطقـه موازنـه را در خلیج فارس حفظ نماید و مانع تسلط دولت های رقبیب بر خلیج فارس شود.
خلاصه ماشینی:
"مقاله حاضر برای تبیـین ایـن امر با به کارگیری رهیافت واقع گرایی نو کلاسیک و بهره گیـری از تئـوری رئالیسـم تهاجمی که موجی از نو واقع گرایی می باشد، فرضیه زیر را مطرح مینماید: "باتوجـه به موقعیت مهم منطقه خلیج فارس ،یکی از اهداف مهم ایالات متحده تسلط و نفـوذ بر این منطقه است تا طبق رویکرد رئالیسم تهاجمی قـدرت نسـبی خـود را افـزایش دهد و منافع حیاتی اش تأمین شود و از آنجا که یکـی از راههـای افـزایش قـدرت و نفوذ، تضعیف اتحادها و ائتلافها در بیرون میباشد، آمریکـا در پـی ایـن اسـت کـه بـا ایجاد واگرایی در بین کشور های منطقه خلیج فارس ، به منافع خود دست یابد.
در ایـن مقالـه بـا بهـره گیـری از ایـن دیدگاه در پاسخ به سئوال اصلی مقاله یعنی: علـل ایفـای نقـش واگرایانـه آمریکـا در خلیج فارس در دوره ی پس از ١١سپتامبر، این فرضیه مطرح شده است که : با توجـه به این که ایالات متحده آمریکـا درپـی افـزایش قـدرت نسـبی خـود مـی باشـد وبـا درنظرگرفتن این نکته که یکی از راه های رسیدن به اهداف تضعیف اتحادها در خارج است ، آمریکا سعی دارد از شکل گیری یک اتحاد قوی در منطقه علیه خود جلوگیری کند،و این کار را با ایجاد و تشدید واگرایی بین کشورهای منطقه انجام میدهد."