چکیده:
نارساخوانی تحولی بهعنوان یک آسیب اختصاصی در توانایی خواندن، علیرغم هوش طبیعی و فرصتهای آموزشی کافی در نظر گرفته میشود و یکی از شایعترین اختلالات دوران کودکی است. با پیشرفت اخیر مطالعات علوم اعصاب و با توجه به اینکه این اختلال یک اختلال عصبی رشدی محسوب میشود برای بهبود افراد مبتلا به این اختلاف، درمانهای مبتنی بر نوروفیدبک مطرح شده است، و هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر عملکرد خواندن و آگاهی واجشناختی در کودکان نارساخوان بود. پژوهش حاضر از نوع طرح تکآزمودنی با خطپایه چندگانه انجام شد. مراحل چندگانه پیش از مداخله بر شش دانشآموز مقطع ابتدایی(سوم و چهارم) نارساخوان در 3 مجموعه دو نفره صورت گرفت که طی آن خط پایه متغیرهای وابسته اندازهگیری شد و سپس مرحله مداخله (20 جلسه آموزش نوروفیدبک) به اجرا درآمد. در جریان مداخله اندازهگیری مکرر متغیرهای وابسته و نهایتا ارزیابی بهمنظور پیگیری صورتگرفت. برای جمعآوری دادهها از آزمونهای خواندن میکائیلی (1384) و آگاهی واجشناختی دستجردی (1382)، و از اندازه اثر (dکوهن) نیز برای بررسی معناداری بالینی تغییرات استفاده شد. نتایج بهبودی قابل ملاحظهای در آگاهی واجشناختی با اندازه اثر بالایی در تمام آزمودنیها نشان داد، همچنین عملکرد خواندن نیز با اندازه اثر نسبتا خوبی در تکتک آزمودنیها بهبودی نشان داد. مبتنی بر نتایج میتوان بیان داشت که آموزش نوروفیدبک بر آگاهی و عملکرد خواندن واجشناختی در دانشآموزان نارساخوان میتواند موثر باشد.
Developmental dyslexia is considered as a specific impairment in reading ability despite of normal intelligence and adequate educational opportunities. Besides، it is regarded as one of the most common childhood disorders. According to recent progressive neuroscience studies and regarding that developmental dyslexia is a neurological disorder، neurofeedback training has been discussed for the improvementof dyslexic children. Therefore، the present research investigated the Effectiveness of Neurofeedback Training (NFT) in Reading Performance and Phonological Awareness of Students with Dyslexia. This study was a single subject study with multiple baseline design. Six dyslexic students (in the third and fourth grades) were assessed in the baseline stage. Then، intervention stage (including 20 NFT sessions) was conducted. During the treatments، repeated measures were performed. Finally، follow up measures were obtained. Data were collected from the Mikayili reading (2005) and Dastjerdi phonological awareness (2003) tests. For the assessment of clinical evaluation and treatment effects، cohen’sd was used. Results showed considerable improvements in phonological awareness with a large ES، as well as reading performance. Consequently، it could be suggested that Neurofeedback Training could be phonological awareness and reading performance of students with dyslexia.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین ، نظر به یافته های پیشین و لزوم ارائه درمان های اثربخش جهت کسب مهارت خواندن و آگاهی واج شناختی ، این سوال مطرح می شود که آیا مداخله درمانی توسط نوروفیدبک در بهبود عملکرد خواندن و آگاهی واج شناختی در دانش آموزان نارساخوان از اثربخشی کافی برخوردار است ؟ روش این پژوهش در راستای هدف آزمودن اثربخشی درمان نوروفیدبک از نوع آزمایشی تک آزمودنی باخط پایه چندگانه انتخاب شد، به این منظور۶ دانش آموز پسر مبتلا به اختلال خواندن (با توجه به ۲ عامل :تشخیص اختلالخواندن توسط مراکز اختلالات یادگیری ، تشخیص براساس چک لیست اختلال خواندن )، در رده سن ۸‐۱۲ سال (میانگین = ۹.
این یافته ها با نتایج مطالعاتی از قبیل گادس و ایگل (۱۹۹۴) که پیشرفت تحصیلی در هشتاد درصد کودکان درمان شده با نوروفیدبک را گزارش کردند، تورنتون و کارمودی (۲۰۰۵) و والکر و نورمن (۲۰۰۶) که نشان دادند آموزش نوروفیدبک موجب افزایش سطح نمرات خواندن در دانش آموزان نارساخوان شده است ، بکراو همکاران (۲۰۰۶) که بهبود نشانه های اختلال یادگیری با آموزش نوروفیدبک را گزادش کردند، فرناندز و همکاران (۲۰۰۷) و نظری و همکاران (۲۰۱۲)، هم خوانی دارد.
پژوهشگران زیادی مانند، فرناندز و همکاران (۲۰۰۳)، هارمونی و همکاران (۱۹۹۰)، جان و همکاران (۱۹۸۳)، نشان داده اند که الگوی EEG کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ، با بالا بودن فعالیت امواج آهسته مغزی مشخص می شود، هم چنین آرنز و همکاران (۲۰۰۶) فعالیت بالای فرکانس های دلتاو تتا در مناطق تمپورال و فرونتال مغز کودکان نارساخوان را مرتبط با نقص در آگاهی واج شناختی و خواندن آنها، گزارش کردند."