چکیده:
هدف پژوهش حاضر مقایسه توانمندی رگرسیون لجستیک و شبکه های عصبی مصنوعی در پیش بینی سطوح رضایت زناشـویی دانشجویان زن بر اساس سـبک های دلبستگی آنها بود. داده های مربوط به پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ ) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان که توسط ۳۰۰ دانشجوی زن متاهل تکمیل شده بود با استفاده از دو روش یاد شده تحلیل شدند و نسبت موفقیت هریک از مدلها از طریق آزمون مک نمار مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد اگرچه مدل شبکه های عصبی مصنوعی موفق تر از مدل رگرسیون لجستیک بود، اما با کاهش تعداد عوامل پیش بینی کننده به سه عبارت ، بین توانمندی مدلهای یاد شده تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بر این اساس می توان گفت مدل شبکه های عصبی مصنوعی در شرایطی که تعداد عوامل پیش بینی کننده افزایش یافته و از چند سطح فراتر می رود، از مدل رگرسیون لجستیک موفق تر عمل می کند.
The aim of the present study was to compare the power of logistic regression and artificial neural network in the prediction of marital satisfaction of female students based on their attachment styles. Data were collected through the marital satisfaction questionnaire (ENRICH) and adult attachment Inventory that was completed by 300 female married students and were analyzed by the mentioned methods. Proportions of correct prediction of the two methods were compared using McNemar test as well. Results showed that although the artificial neural network model was more successful than the other، reducing number of the predictors into three items، there was no significant difference between the mentioned models. Hence، it could be proposed that when the number of predicting factors is in creased and goes beyond some levels، the artifical neural network model would be more successful than the logistic regression model.
خلاصه ماشینی:
"برای مثال برخی از پژوهش ها به مشکلات و مسائل مربوط به شناخت و مدیریت هیجان ها و ارزیابی و نظارت بر آنها در روابط زوجین به عنوان تعیین کننده های هیجانی مهم و مؤثر در سطح رضایت زناشویی یاد کرده اند (کینگ ۱۸، ۱۹۹۳؛ رسولی و همکاران ، ۱۳۸۶؛ ضیاءالحق و همکاران ، ۱۳۹۱؛ پاتریـک ۱۹ و هـمکاران ، ۲۰۰۷؛ سیـمونلی ۲۰ و هـمکاران ، ۲۰۰۸؛ هان و شـین ۲۱، ۲۰۰۹؛ 1- multifactorial 2- multidimensional 3- Sprecher, Wenzel and Harvey 4- Kryla and Mather 5- Edalati and Redzuan 6- Dew and Wilcox 7- Rika 8- Froyen 9- Ford, Heinen and Langkamer 10- Boyar 11- Gorden 12- Senchak and Leonard 13- Sabourin, Lussier and Wright 14- Craddoc 15- Vimz and Pina 16- emotional reactions 17- interpersonal relationships 18- King 19- Patrick 20- Simonelli 21- Hyun and Shin 101 مینوتا۱، پدرسنا و مانون ۲، ۲۰۱۰؛ وردوین ۳، ۲۰۱۱؛ فروین و همکاران ، ۲۰۱۳).
بر این اساس نـظریه دلبستگی ، 1- Minnottea 2- Pedersena and Mannon 3- Verduyn 4- Young and Gluhoski 5- Dattilio 6- Riso 7- AsghariGanji 8- Navabinezhad 9- King 10- Fosco 11- Grych 12- Mullet 13- Kadianganda 14- Fincham, Davila and Beach 15- McCullough 16- Johnson and Cohen 17- Niolon 18- Bello, Brandau and Ragsdale 19- Lemmens 20- Hazan and Shaver 21- Feeney 22- Johnson 102 یکی از کارآمدترین نظریه های تحولی در زمینه روابط بین فردی بوده (بشارت ،۱۳۹۱) و سبک دلبستگی افراد که محصول روابط مادر-کودک است تعیین کننده اصلی شیوه تنظیم هیجان است که شـکل گیری نابهنجار آن فرایند تـنظیم هیجان ها را تحت تأثیر قرار می دهد (بشارت و همکاران ، ۱۳۹۲)، می تواند متأثر از اقدامات مداخله ای باشد (موسوی ، احقر و اسدزاده ، ۱۳۹۰) و روابط زوجین را کنترل نماید (عیدی و خانجانی ، ۱۳۸۵؛ حمیدی ، ۱۳۸۶؛ رسولی و فرحبخش ، ۱۳۸۸؛ تیمورپور، مشتاق بیدختی و پورشهباز، ۱۳۸۹؛ شاکر، فتحی آشتیانی ، و مهدویان ."