چکیده:
تذکرة عرفاتالعاشقین نوشتة تقی الدین محمد اوحدی حسینی بلیانی (٩٧٣ـ١٠٤٠ق ) از مهم ترین و مفصل ترین تذکره های عمومی فارسی است . این تذکره علاوه بر شرح حال سرایندگان ، مسائل تاریخی ، اقتصادی ، فرهنگی ، جغرافیایی ، اجتماعی و ادبی جامعة ایرانی را، به ویژه در بخش هم روزگاران مولف ، بازتاب می دهد. در این پژوهش به بررسی وضعیت فرهنگی و ادبی فارس ، موقعیت علمی ، پیشه ها و هنرها و فنون ادبی رایج و مورد توجه سرایندگان این ناحیه در دورة صفوی پرداخته و سعی شد است نمایی از اوضاع فرهنگی و ادبی ، باورها و ادب عامة مردم فارس ، محافل و نشستهای ادبی و مسائل مطرح شده در این جلسات به دست داده شود.
خلاصه ماشینی:
"پشت پردة انجمنهای ادبی گاه مباحثه ها، مناظره ها و مشاعره های شاعران در جلسه ها یا انجمنهای شعری مذکور به زدوخورد و سوء قصد به جان یکدیـگر نیز می انجامیده ، چنانکه ضمن شرح حال غیرتی شیرازی آمده است : وقتی که ذوالقدر شیراز در سنة نهصدودو متفق گردیده حاکم عادل باذل قدیمی خود که علیخان نام داشت گرفته به قتل رسانیدند، مهدی قلی خان را ــ که به مزید استعداد و کثرت قرابت و اویماق و وفور حشمت و جاه و رشد و کاردانی بر همه تفوق داشت ــ به سلطنت خود مقرر فرمودند و یک قلم از شاه سلطان محمد خدای بنده و ابوطالب میرزای ولد او برگشته کوس دولت به نام شاه عباس که هنوز در خراسان بود در دارالملک شیراز فروکوفتند و یکباره از پدر گسسته به پسر رشید پیوستند و الحق همة ذوالقدر خصوص مهدی قلی خان و برادران وی همه به غایت فهیم ، خوش طبیعت ، داناپسند، فاضل دوست ، شاعرطلب بودند و مخلص را سابقة عظیمه با ایشان بود؛ لهذا با بنده خصوصیت وافی می کردند و با مولانا غیرتی نیز خصوصیت و سابقه داشتند.
وقتی که مولانا غزالی مشهدی به شیراز تشریف آورده بوده اند غزلی طرح شده و مولوی به سبب درد دندان در گفتن غزل طرحی تأخیری فرموده باشند، عالمی در هجو او گفت : غزالی آن سخن پرداز کاندر شاعری خود را چنان داند که شاگردند خاقانی و سلمانش به شیراز آمد و ناگاه شعری در میـان افتـاد برای امتحان تکلیف چون کردند یـارانش بهانه درد دندان کرد و درمانش بـود کنـدن اگر خواهد که گوید شعر باید کند دندانش میان صیقلی بروجردی و صحیفی شیرازی نیز «مهاجات و مباحثات غریبه » واقع شده که به گفتة اوحدی (ج ٤، ص ٢٣٨٠) «هر دو هجوهای خوب گفته اند»."