چکیده:
بازارهای سنتی، هم محلی برای تجارت و هم محلی برای تبـادل و ارتبـاط به طور عام بودهاند. در این بازارها عـلاوه بـر کـارکرد اقتصـادی، کارکردهـای آموزشی، مذهبی، فرهنگی و... نیز دیده میشود. در این مقاله ، ضمن اشـاره بـه عناصر مختلف فرهنگ مردم در بازار سنتی اراک، مانند عناصر مـادی، مشـاغل ، معرفی سراهای بازار، جایگاه زنان در بازار، مراسم و ادبیـات شـفاهی رایـج در بازار، فضای ذهنـی بـازار و اخلاقیـات بازاریـان مطـرح شـده اسـت . نمـایش بازارهــای ســنتی و آشــنایی بــا مختصــات آنهــا مــیتوانــد دســتمایه ســاخت مجموعه های مستند قرار گیرد؛ زیرا این نـوع بـازار در اغلـب شـهرهای ایـران مشاهده میشود.
خلاصه ماشینی:
"چرتکه شامل یک چارچوب و ١٠میله بود که هر کدام چند مهره چـوبی را درخود داشتندو همین وسیله کار کسبه را راه میانداخته است ؛ زیرا در گذشـته حتی معاملات تجـاری بـزرگ از چنـد ده یـا چنـد صـد هـزار تومـان تجـاوز نمیکرده است و تعداد میله ها و مهرههای چرتکه برابر با تعداد رقم هایی اسـت که در نهایت قیمت ها وجود داشته است ، ولی امـروزه مـثلا ماشـین حسـابهـا ظرفیت حساب رقم های میلیونی به بالا را دارند.
دار یا دستگاه: در اکثر سراهای بازار اراک، حتی سـرای کتـابفروشهـا کـه مشاغل قدیم کمتر دیده میشود و حرف جدید جایگزین آنها شدهاند، میتـوان دار قالی را دید؛ زیرا در گذشته سراهای بازار، مقر تجارت فرش بـودهانـد و از زمانی که خرید و فـروش فـرش در سـراها از رونـق افتـاد، تجـار و صـاحبان حجرهها به ورود مشاغل جدید از جمله قماشی، پتوفروشی یا پلاستیک فروشی رضایت دادهاند.
در برخی از سراها مثل کتابفروشها و کاشانی، هنوز هم صبح هـا و بخشـی از بعدازظهر اکثر کسبه چراغ روشن نمیکنند، زیرا نور بخـش سربسـته بـازار، توسط نورگیرهایی که در طاقها تعبیه شده است ، تـأمین مـیشـود و از چـراغ بیشتر برای نما دادن به کالاها استفاده میگردد که آن هم در بین کسبه جدید یا حجرههایی که در کنج قرار گرفته اند و نورگیر نیستند، رایج است .
(شفیعی، مصاحبه ، ١٣٩٢) ویژگیهای اعتقادی تجار قدیم در گذشته اعتقاد بر این بود که مال آدمی امانت خداوند اسـت و بخشـی از درآمد، از آن دیگری است که باید به دست صاحبش برسد."