چکیده:
از میان آثار متعدد مسوولیت مدنی ، لزوم جبران و مهم تر از آن ، جبران کارآمد، واقعیتی است که نمی توان آن را نادیده انگاشت و در این راستا، ارزیابی خسارات قابل جبران و گسترة آن اهمیتی بسزا دارد. علی رغم این که عموما نظام های حقوقی ، ضرورت جبران زیان را نفی نمی کنند اما در مقام ارزیابی خسارت ، گاه به دادرس اختیار تعدیل غرامت را می دهند و گاه او را ملزم به جبران تمام زیان می شمارند. «اصل جبران کامل زیان » به عنوان یکی از اصول حاکم بر تقویم غرامت ، داعیة تدارک خسارات زیان دیده را به گونه ای دارد که از زیان ، جز یک خاطرة ناگوار بر جای نماند. با وجود انتقادات متعددی که بر این شیوة ارزیابی وارد شده است ، این اصل به واسطة انطباق با هدف نخستین مسوولیت مدنی و حمایت از حقوق زیان دیده ، اهمیت عمده ای دارد. معرفی این اصل و جایگاه آن ، موضوع مقاله حاضر است .
خلاصه ماشینی:
"n° 58-1) از دیگر سوی ، هر چند نمی توان تأثیر بیمه بر مسؤولیت مدنی را نفی کرد، اما این حقیقت نیز قابل انکار نیست که اولا- تمامی عوامل زیان ، بیمه نیستند و ثانیا- تنها آن گاه که خسارت به میزان متعارفی باشد، عامل زیان می تواند به دستیاری بیمه و بدون دشواری های احتمالی از عهدة پرداخت غرامت برآید.
مع هذا، علی رغم تفاوت ظاهری نظام های ارزیابی خسارت ، باید پذیرفت که این دو شیوه ، در عمل قرابت بیشتری می یابند و به اجرا گذاردن هر یک از آنها، موجب شده است تا از معایب آنها کاسته گردد: از یک طرف ، در کشورهایی که اصل جبران کامل حاکم است رویة قضایی با در نظر گرفتن ماهیت زیان و لحاظ عوامل خارجی مانند تقصیر، وضعیت مالی طرفین ، شیوة جبران ، شخصیت و سن دو طرف دعوای مسؤولیت ، وجود بیمه و ...
نظر به این که حقوقدانان اسلام از اصل واحدی در مسؤولیت متابعت نکرده اند، لذا باید با بررسی عناوین ضمان و خصایص آنها بنگریم که آیا می توان اصلی ، مشابه جبران کامل تأسیس کرد؟ آیا ١- ماده ٧٤: «غرامت ناشی از نقض قرارداد توسط یکی از طرفین ، معادل تلف و عدم النفعی است که زیان دیده بر اثر نقض قرارداد متحمل شده است .
همچنین باید توجه داشت که جبران کامل به مفهوم نظری آن محال است ، چرا که فعل زیان بار، همواره آثار وسیعی در پی دارد و علی رغم این که اعمال این اصل پس از تحقق شرایط ضرر قابل مطالبه و در مرحله ارزیابی است لکن پیامدهای مستقیم فعل زیان بار نیز چنان گسترده اند که تدارک همة آنها علاوه بر غیر عقلائی بودن ، ناممکن خواهد بود."