چکیده:
سلطة نظامی روسها بر فرارود، نخستینبار در قرن نوزدهم، نام ترکستان روس را به جغرافیای سیاسی وارد کرد. آن چه از این قلمرو متعلق به فرارود است، خاننشین خوقند و بخشهایی از امارت بخارا و خیوه را دربر میگیرد. در این نوشتار با عنوان «سنتگرایان و نظم جدید روسی در مناطق اشغالی فرارود»، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که «علمای قدیمی و سنتی ساکن در مناطق اشغالی، چه واکنشی به الغای حکومت اسلامی و فرایند استقرار و اجرای نظم جدید روسی داشتند؟» پاسخ اولیة ما این است که این گروه در جستجوی راهی برای حفظ هویت مسلمانی، بهرغم ستیز آرام اولیه، در نهایت به همگرایی با روسها رسیدند. نتیجۀ پژوهش با کمی جرح و تعدیل این گونه قابل طرح است که علمای سنتی مناطق اشغالی، گرچه در ابتدا واگرایی به دور از ستیز در پیش گرفتند و از ابزارهای فرهنگی برای حفظ هویت مسلمانی خود بهره بردند، در نهایت به دلیل پذیرش ضعف خود و سودمند دیدن تعامل به همگرایی با روسها رسیدند.
The military domination of Russia on Transoxiana imported، for the first time، the title of Russian Turkestan in political geography in 19 century. What belongs to this territory includes the khanate of Khoqand and some regions of Bukhara، and Khiva. The main difference between Turkestan and two other khanates was their relationship with Russia. While Turkestan was incorporated to Russia the two others were considered as protectorates and lost some parts of their lands. Answering this question “How was the reaction of traditional scholars living in occupied territories toward the abolition of the Islamic government and the process of new Russian order establishment and implementation?” is what we are looking to access in present essay. Our initial response is that despite their early peaceful conflicts and their struggles to find a way to preserve their Muslim identity، they achieved the convergence by Russians eventually. With a little modification the research results show that although the traditional scholars living in the occupied territories initially got the policy of non-conflicting divergence، using some cultural methods to maintain their Muslim identity، but they finally decided to come to a convergence to Russia due to their weakness and the interests of their interaction.
خلاصه ماشینی:
"آن چه در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت ، این است که پس از اشغال رسمی خان نشین خوقند و بخش هایی از بخارا و انضمام آن به فرمانداری کل ترکستان (پس از سال ١٨٦٤) عالمانی که در این سامان میزیستند و به نظم قدیم و حکومت اسلامی تعلق داشتند، چه واکنشی در برابر سقوط حکومت اسلامی و فرآیند استقرار و اجرای نظم جدید روسی نشان دادند؟ پاسخ اولیۀ ما به این پرسش این است که علمای سنت - گرای جغرافیای سیاسی جدید (خان نشین خوقند و بخش های تصرف شده از امارت بخار است ) متناسب با شرایط زمانی، در جستجوی راهی برای حفظ هویت مسلمانی مردمان خود، به رغم ستیز آرام اولیه ، در نهایت به همگرایی با روس ها رسیدند.
از آنجا که مسلمانان این بخش به طور مستقیم تحت سیاست روسیسازی قرار گرفته بودند و با مسیحیان هم زیستی مداوم داشتند، خطر بیشتری آنها را تهدید میکرد؛ به همین دلیل ، علما سعی داشتند تا از راه های مختلف این تهدیدات را از مردم دور کنند و دین را زنده نگه دارند؛ لذا به آنها میگفتند: هر چیز که برای انسانیت لازم است ، به طور کامل در قرآن و تفسیرهای قدیم آمده است .
نخستین تلاش آنها (مثل همۀ سنت گرایان مناطق اشغالی) در حفظ حیات فرهنگی جامعۀ اسلامی این بود که جوانان مسلمان را از تأثیر مدنیت روس حفظ کنند و معتقد بودند باید به آنها فهماند که مثل اروپائیان زندگی کردن ، لباس اروپایی پوشیدن ، ریش تراشیدن ، به غنا و تئاتر رفتن ، در مکتب روسی درس خواندن و غیره با قانون های اسلام هم خوانی ندارد."