چکیده:
ترسل و دبیری از مشاغل مهم و ارزشمند دیوانی بوده است و بدین جهت، کاتبان از دیرباز به نگارش مکتوبات رسمی و غیر رسمی و اظهار مهارت و فضل خویش - و البته رقابت با اقران- آداب و قواعدی را مدنظر داشته اند و مظابق آنها به نگارش مکتوبات دست می زده اند. از جمله موارد موثر در این باره، باورهای مذهبی و عقاید عامه در بعضا خرافی است که گاه تحت تاثیر عقاید شخصی کاتب و گاه به واسطه عقاید مذهبی و و یا متاثر از محیط طبیعی و اقلیمی پدید آمده اند تا آنجا که برخی دبیران، این گونه باورها را در بخش نظری آثار خویش به عنوان اصول غیر قابل انکار و ضروری در حوزه انشا مطرح کرده اند.
نگارندگان در مقاله حاضر کشیده اند که عادات، آداب و باورهای عامه در حوزه انشاء و کتابت را با اتکا بر آثاری که در دوره اسلامی تا اواخر عهد تیموری در این باره نگاشته شده اند، مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
(کريستين سن ، ١٣٦٨: ١٩٩ و خطيبي، ١٣٧٥: ٢٨٩) دبيران علاوه بر آگاهي بر دانش دبيري در حوزة رسائل و مکاتبات ، از دانش هاي سياسي، امور لشکري و مترجمي نيز آگاه بودند؛ بنابر نوشتار «جهشياري»، هرگاه شاهان ايران باستان ، لشکري گسيل ميکردند، فرد شايسته اي از دبيران را نيز به همراه لشکر روانه ميکردند و به فرمانده لشکر دستور ميدادند که با رأي و انديشۀ او کار کند و از فضل و دورانديشي دبير کمک بگيرد و پادشاه نيز درباب لشکر توصيه هايي به دبير ميکرد(همان : ٤) که نمونۀ اين قاعده ، حکايتي است که در چهار مقاله دربارة لشکرکشي منصور بن نوح و همراهي «اسکافي» دبير، براي رويارويي با «ماکان کاکي» نقل شده است .
(يعقوب بن حسن سراج شيرازي،١٣٧٦: ٨٤) و «ميهني» نشستن بر تراشۀ قلم را سبب اندوه دانسته است (ميهني، ١٣٨٩: ٣) و مصحح ، در اين باره به بيتي از صائب اشاره مي کند : دليل عزت اهل سخن همين کافي است / که خرده هاي قلم زيرپا نبايد ريخت (ميهني، (97 :1389 در فرهنگ عاميانۀ مردم ايران آمده است که چنانچه چاقو به يکديگر هديه بدهند، رشتۀ دوستي گسسته مي گردد(هدايت ،١٣٧٩: ٧٤)و نويسندة «رسائل الاعجاز» آورده است : تراشه قلم هر که پامال کند خداش از بزه پامال صد وبال کند (امير خسرو دهلوي: ١٦١) ٢-٥-٢-آغاز نامه دربارة نيک آغازي، ابوهلال ، گفتۀ يکي از نويسندگان را چنين نقل ميکند: «اي گروه نويسندگان !