چکیده:
در نظام بانکداری اسلامی (بانکداری بدون ربا) توزیع منابع بهوسیله عقدهای اسلامی صورت میگیرد. بهوسیله این عقدها بانکها تسهیلات مورد نیاز مشتریان را در چارچوب قراردادهای اسلامی تنظیم کرده و در اختیار آنها قرار میدهند. هدف اصلی مقاله پیش رو بررسی اثر عقدهای اسلامی بر نرخ بیکاری در اقتصاد ایران است. برای این منظور از دادههای فصلی سالهای 1379 ـ 1392 با بهکارگیری روش آزمون کرانهها و خود رگرسیون با وقفههای توزیعی (ARDL) استفاده شده است. نتیجههای تحقیق نشان میدهد که در بین عقدهای اسلامی، فقط نرخ رشد مانده تسهیلات مبادلهای اثر منفی بر نرخ بیکاری دارد. به عبارت دیگر با افزایش تسهیلات مبادلهای، نرخ بیکاری در اقتصاد ایران کاهش مییابد؛ در حالیکه نرخ رشد مانده تسهیلات مشارکتی و تسهیلات قرضالحسنه اثر مثبت بر نرخ بیکاری دارند. ضریب تصحیح خطای برآوردشده مدل نشان میدهد که 36 درصد از عدم تعادل در نرخ بیکاری در دوره بعد تعدیل میشود.
In the Islamic (Riba-free) banking system، resources allocation is done via Islamic contracts. By these contracts، the banks provide the customers with the facilities they need in the framework of Islamic contracts. Our main goal، here، is to examine Islamic contracts’ impact on the unemployment rate in the Iranian economy. Thus، applying the bounds testing and autoregressive distributed lag modeling (ARDL) approaches، we have used season data for the years 1379-1392. The results show that among the Islamic contracts، only the growth rate of exchange contracts’ reserve has a negative effect on the unemployment rate. In other words، as the exchange contracts increase، the unemployment rate in the Iranian economy decreases، while the growth rate of Musharakah and Qard-ul-hasanah contracts’ reserve have a positive effect. The model’s estimated error correction coefficient shows that 36 percent of the imbalance of the unemployment rate will be adjusted in the next period.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس عنوان میشود که بانکداری اسلامی از راه عقدهای مبادلهای اثر کمتری بر پدیدساختن اشتغال و در نتیجه کاهش بیکاری دارد.
البته در کشور ما با توجه به ظرفیتهای تولیدی بیاستفادهای که کموبیش در تمام بخشهای اقتصاد در سه دهه گذشته وجود داشته است، میتوان انتظار داشت که منابع تخصیصیافته از راه عقدهای مبادلهای که بهطور عمده صرف تأمین هزینه مواد اولیه شده و نقش سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی را بازی میکنند، بتواند با افزایش استفاده از ظرفیتهای خالی اثر بهسزایی بر تولید و اشتغال داشته باشد.
عبداله و عمر (Abduh & Omar, 2012) با استفاده از آزمون کرانهها در چارچوب روش خودرگرسیون با وقفههای توزیعی به این نتیجه رسیدند که در کوتاهمدت و بلندمدت ارتباطی قوی بین توسعه مالی اسلامی و رشد اقتصادی در اندونزی وجود دارد.
نتیجه بررسی آنها با استفاده از دادههای فصلی برای دوره زمانی 1998م ـ 2012م نشان داد که علیت گرنجری قوی یکطرفه از طرف تأمین مالی اسلامی به رشد اقتصادی در این کشور وجود دارد.
روش تحقیق برای بررسی و تجزیهوتحلیل اثر ابزارهای تأمین مالی اسلامی بر نرخ بیکاری در اقتصاد ایران بر اساس مبانی نظری و مطالعههای تجربی انجامگرفته، مدل اقتصادسنجی به صورت زیر تصریح میشود: 1) (RG, RS, RB, RD, RP)UN = f در این مدل UN بیانگر نرخ بیکاری است.
برای تحلیل تجربی روابط بلندمدت و اثرهای متقابل میان متغیرهای تحقیق، مدل تصریحشده با استفاده از روش آزمون کرانهها (Bounds Test) که بهوسیله پسران و همکاران (Pesaran et al, 2001) ارائه شد، تخمین زده میشود.