چکیده:
قصاص (جمع قاص)، یکی از گروههای کمتر شناخته اما قدرتمند و پرنفوذ در دوره اسلامی بودند که یادکرد آنها را میتوان در کتب تاریخی و مباحث مرتبط با رجال و تراجم، در کنار دیگر گروهها همچون فقها، متکلمان و اهل حدیث مشاهده نمود. فعالیتهای قصاص که با نقد بسیاری از صحابه، تابعین و عالمان مسلمان مواجه شد پس از چند سده به محاق رفت. سؤالاتی که این نوشتار در پی یافتن پاسخ یا پاسخهایی بدانهاست این است که چه ویژگیهای شخصیتی و اجتماعی سبب میگشت یک فرد در شمار قصاص قلمداد شود؟ آنان در دینداری چه ویژگیهایی داشتند؟ و در تبلیغ و ترویج دین چه رویکردهایی در پیش گرفته بودند؟ در این مقاله که از روش توصیفی ـ تحلیلی بهره گرفته شده، از ویژگیهای اساسی و برجسته قصاص مانند جذب مخاطبان بیشتر از میان توده مردم، توجه به سلایق عوام، درازهگویی، تحریک عواطف و رواشماری دخل و تصرف در آموزههای دینی بحث شده است.
خلاصه ماشینی:
عجاج خطیب ، ٤۲٤؛ از این جهت قصاص بسیار به گوسان های ارمنی و خنیاگران ایران باستان نزدیک می شوند (نک : بویس ، ۳۰ بب)، در آنجا نیز هدف سرگرم کردن و نشاطبخشی به مردم است ؛ اطلاعات از طریق نقل سینه به سینه منتقل می گردد و سخنان موزون و آهنگین و گاه با آلات موسیقی بیان می شود.
٥٥ نیز باید اضافه کرد، بسیاری از احادیث ضعیفی که از قصاص در کتب روایی به ویژه در تراجم بازتاب یافته ، مضمونی شگفت آور و محیرالعقول دارد؛ برای نمونه ، حدیثی طولانی و ضعیف از عثمان بن ابی العاتکه ، قاص دمشق درباره چگونگی جلوس خداوند در روز قیامت بر پلی میان بهشت و دوزخ نقل شده است .
٦۳ اطلاعات جدید، بیشتر در جزئیات قصص قرآنی مشاهده می شود؛ برای نمونه سعید بن جبیر، قوچ قربانی شده به دست حضرت ابراهیم (ع) را حیوانی زیبا با پشم هایی چون پنبه قرمز دانست که ۴۰ سال در بهشت چرا می کرده است !٦٤ تحلیل ها از محتوای آموزه های قصاص نیز این مسأله را نشان می دهد؛ برای نمونه ، ابن قتیبه هنگام تحلیل محتوای آموزه های قصاص، بخش عمده ای از سخنان آنها را مشتمل بر امور عجیبی می داند که عقل انسانی 65 نمی پذیرد.
۸۲ از همین روست که قصاص به گریستن و گریاندن مردم افتخار می کردند؛ هرچند گروه هایی نسبت بدان منتقد بودند؛ برای نمونه ، وقتی به ثابت بنانی قاص بصره ، گفته شد چشمانت هیچ مشکلی ندارد جز آنکه بسیار می گرید، پاسخ گفت : امیدوارم چنین باشد!۸۳ و یا حافظ ابو زرعه به یحیی بن معاذ قصص گوی ری (د.