چکیده:
نظریات متفاوتی در مورد نقش و جایگاه شیعیان در خاورمیانه وجود دارد. گراهام فولر معتقد است که شیعیان منطقه خاورمیانه، مسلمانان فراموششدهای هستند که هیچگاه در تاریخ سیاسی خود، نقش موثری ایفا نکردهاند. آنان نتوانستهاند بنیانهای مبارزه درونساختاری را در نظامهای سیاسی خود ایجاد کنند. به همین دلیل، میتوانند با نیروهای فراملی پیوند سیاسی و سازمانی برقرار کنند. فولر تاکید میکند که اگر امریکا پیوند موثرتری با شیعیان ایجاد کند، در آن شرایط، گرایش آنان به همکاری امنیتی با ایران کاهش خواهد یافت.
ولیالله نصر در کتاب احیاگرایی شیعه نگرش نسبتا متفاوتی دربارة گرایش سیاسی شیعیان ارائه داده است. به عقیدة وی، شیعیان بیش از آنکه تحت تاثیر الگوهای رفتار استراتژیک امریکا قرار داشته باشند، ترجیح میدهند با قالبهای هویت منطقهای پیوند برقرار کنند. هرچند آنان در محیط خاورمیانه وضعیت پراکندهای دارند، «عصر هویت» به گفتمانهای استراتژیک نیز سرایت کرده است. بنابراین، هویتگرایی شیعه میتواند چالشهای موثری برای امریکا ایجاد کند.
در این مقاله تلاش میشود تا نگرش جدیدی نسبت به نقش و کارکرد منطقهای شیعیان ارائه شود. فرضیه حاکم بر این مقاله، بیانگر آن است که شیعیان در کشورهای مختلف خاورمیانه دارای جایگاه، هویت و نقش سیاسی متفاوتی هستند. باید شیعیان را از یکدیگر تفکیک کرد. شیعیان عراق و لبنان در سالهای آینده دارای «رویکرد هویتگرا» خواهند بود و در نتیجه، در رفتار سیاسی آنان نسبت به غرب، قالبهای چالشی بیشتری دیده خواهد شد؛ در حالی که شیعیان سایر کشورها که قابلیتهای کمتری دارند، ترجیح میدهند روابط سیاسی و استراتژیک محدودتری با ایران برقرار کنند.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به چنین تحولاتی، هماکنون میتوان این سؤال را مطرح کرد که هویتیابی شیعیان و بازتأسیس نهادهای هویتی و سیاسی آنان، چه تأثیری در فضای سیاسی کشورهای حوزة خلیج فارس به جا گذاشته است؟ آیا شیعیان قادرند موقعیت خود را ارتقا دهند و به نیروی مؤثری در شکلبندیهای سیاسی خلیج فارس تبدیل شوند؟ اگر چنین فرایندی شکل گیرد، چه تأثیری در تحولات منطقهای خواهد داشت؟ چه نوع ساخت سیاسی جدید در منطقه سازماندهی میشود؟ در تبیین موضوعات یادشده، باید گفت شیعیان طی سالهای گذشته با معضل مشروعیت مواجه بودهاند.
رژیمهای سیاسی حوزة خلیج فارس از این موضوع نگران بودند که آیا انقلاب اسلامی ایران میتواند احساسات انقلابی ضدحکومتی در منطقه ایجاد کند؟ این نگرانی در شرایطی اوج میگرفت که از یک سو، شکنندگی ساختار سیاسی کشورهای منطقه افرایش مییافت و از سوی دیگر، تحرک شیعیان به گونة چشمگیری ارتقا یافته و در نتیجه، جلوههایی از مبارزهجویی اسلامی با رویکرد شیعی را به وجود آورده بود.
علاوه بر آنچه گفته شد، تحرک سیاسی امریکا در منطقه نیز برای بازیابی هویت گروههای اجتماعی The Great Middle East شیعه و همچنین جنبشهای انقلابی شیعیان مؤثر بوده است.
به همین دلیل، در بسیاری از مواقع، شیعیان ماهیت ضدامریکایی شدید ندارند؛ ممکن است آنان در برخی مواقع، با عملکرد کشورهای غربی به ویژه امریکا مبارزه کنند، اما این امر را میتوان اقدام مرحلهای برای کاهش فشارهای وارده از سوی جهان غرب دانست."