چکیده:
فلسفه علم تفسیر از جمله علوم نوپدیدی است که مسائل آن و ضرورت ایجاد تشکیل آن، مورد توجه دانشمندان عرصه تفسیر قرار دارد. با مروری در عرصه تاریخی و جغرافیایی ایجاد تفاسیر در میان امت اسلامی و با نگاهی به مسائل فلسفه تفسیر، ضرورت ایجاد این علم و تدوین مسائل آن بیش از پیش ضروری مینماید. در این نوشتار، نویسنده برآن است تا با این نکات به منظور آشنایی با فلسفه تفسیر، به بحث درباره تعریف و ضرورت فلسفه تفسیر، منابع و مسائل آن بپردازد. در ابتدا پس از روشن شدن مفاهیم کلیدی مانند فلسفه تفسیر، کلیاتی درباره این علم نوپا مطرح شده و در ضمن آن به بررسی ضرورت فلسفه تفسیر اشاره شده است. در ادامه برخی از مسائل مهم این علم بیان گردیده است. ضرورت این علم با نگاهی به تاریخ تفسیر، اوضاع جغرافیایی و فهم مسائل آن علم مطرح شده است.
The philosophy of interpretation of the Quran is one of the newly developed [scientific] disciplines that has drawn the attention of the exegetes and Quranic researchers. Keeping a brief historical and geographical survey of producing exegeses among the Muslim community، it would necessitate us to establish the discipline of ‘the philosophy of interpretation of the Quran’. Thus، the writer sheds light، on definition، necessity and the relevant sources of the newly developed discipline. Finally، he would touch some of the important issues of the discipline as well.
خلاصه ماشینی:
فلسفه تفسير قرآن كريم 1 محمدعلی رضایی اصفهانی 2 و محمد امینی تهرانی 3 چكيده فلسفه علم تفسير از جمله علوم نوپديدي است كه مسائل آن و ضرورت ايجاد تشكيل آن، مورد توجه دانشمندان عرصه تفسير قرار دارد.
د) رویکردهای فلسفه تفسير به نظر نگارنده با توجه به سخنان دانشمندان اسلامي درباره فلسفههاي مضاف (همان، 79ـ82) فلسفه تفسير را ميتوان به لحاظ رويكرد تاريخي يا منطقي به دو شيوه تعريف نمود: در شيوه نخست آنچه از گذشته تا امروز درباره تفسير اتفاق افتاده است، به صورت تاريخي مورد بررسي قرار ميگيرد؛ يعني با توجه به نمونههاي موجود و برداشتهاي بزرگان اين علم به آن شكل كه هست.
يكي از وظائف فلسفه تفسير آن است تا با بررسي تاريخي و منطقي مسائل خود، در هنگام توصيه، راه را براي استفاده هر چه بهتر از تفاسير معصومان فراهم نمايد و ضعفها و كاستيهاي پيش رو را در كنار فعاليتهاي مثبتي كه در اين عرصه به عمل آمده است، مد نظر قرار داده و زمينه استفاده هر چه بهتر از تفاسير معصومان را فراهم سازد.
در طول اين مدت ناچيز، ديدگاههايي در اين باره از سوي دانشمندان و محققان علوم اسلامي مطرح شده است، برای نمونه، يكي محققان چنين طرحي را براي مسائل فلسفه تفسير مطرح نموده است: ماهيت تفسير، امكان تفسير، روشمندي تفسير، نهادهاي راهنماي فهم قرآن (مباني كلامي تفسير)، آسيبشناسي تفسير، علل و عوامل تكثر و تفسير قرآن، انواع تفسير (خسروپناه، فلسفههای مضاف، 1390: 1/ 200).