چکیده:
اندیشه طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مدتی است که محافل دانشگاهی و اتاقهای فکر کشورمان را به خود مشغول داشته است. در این مقاله سعی بر آن است تا ضمن مرور الگوهای رایج در فضای مدیریت توسعه، به استعداد حکمت صدرایی و نظریه حرکت جوهری در جهت فراهمآوری عقبه نظری سودمند (ولو به صورت استعارهای) برای تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بپردازیم. سپس بر مبنای تفکیک سودمند مکتب صدرایی بین جوهر و عرض و با عاریت گرفتن نهادها، دانش و تا حدی فناوری(به خصوص دانش ضمنی مستتر در فناوری) از جریان غیراصلی اقتصاد به مثابه جوهره جوامع تلاش شد تا بصیرت سودمندی درباره مسیر توسعه دانشی کشور اسلامیمان در چند سده اخیر به دست آید. در نهایت مشخص شده که شرط پیشرفت متوازن و اصطلاحا تکامل، رشد هم جهت جوهره و عرض میباشد و سایر انواع رشد صرفا متضمّن توسعه نامتوازن و نه تکامل بر مبنای الگوهای غربی است.
خلاصه ماشینی:
"با این تفاسیر اگر الگوهای توسعه را مبتنی بر تحول و تکامل در باطن جوامع (مثلا تحول در ارزشها، اندیشه، فرهنگ، معرفت و دانش) بدانیم، آنگاه میتوان مدعی شد که اولا، همانگونه که از مرور الگوهای رایج در فضای مدیریت توسعه دریافتیم، هر دو جریان اقتصادی رایج کنونی دید تکاملی دارند، ولی نئوکلاسیکها که از آنان به عنوان جریان اصلی اقتصاد یاد میشود بیشتر تکامل را در سطح عرض می بینند و جریان دوم به تکامل در سطح جوهره اهمیت میدهد و ثانیا، توسعههایی در بعد عرض ارزشمند است که برخاسته از تحول همارز آن در بعد جوهر باشد وگرنه ناپایدار و فاقد ارزش است.
خارج از اثبات وجود توانمندی مذکور، همچنان ظرفیتهای فراوانی در مکتب صدرایی وجود دارد که میتوانند موضوع پژوهشهای آینده باشند؛ از جمله بررسی اینکه آیا اصولا جامعه و نمودهای اقتصادی آن اموری حقیقی هستند یا اعتباری و اگر حقیقی است، آیا میتواند موضوع حرکت جوهری قرار گیرد؟ در هرحال باید متذکر بود که: اولا، نباید از توجه به بنیانهای فلسفی وطنی که اغلب با متافیزیک اسلامی و تحت تأثیر آیات کتاب خدا و روایات معصومین(ع) تدوین گشتهاند غافل بود و از این مسیر احتمال دستیابی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بیشتر است؛ و ثانیا، نبایستی در ملاصدرا متوقف ماند و چه بسا بتوان با بصیرتهای جانبی سودمندی که از فلسفه تاریخ نوین، علمالاجتماع مدرن و حتی پیشرفتهای فیزیک در توجیه تحولات ذرات بنیادین به دست آمده، مکتب فلسفی ملاصدرا را در جهت تولید علوم اجتماعی، رونق بیشتری داد."