چکیده:
این تحقیق، جلوههای مشارکت سیاسی و عوامل موثر بر آن را در بین زنان ایران با استناد به تحلیل ثانوی نتایج طرح پیمایشی "بررسی علل افزایش قبولی دختران در کنکور سراسری با تاکید بر پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن[1]" در سال 1384 واکاوی نموده است. نتایج حاکی از آن است که میانگین مشارکت سیاسی در هر دو گروه زنان دارای تحصیلات دانشگاهی و شاغل و زنان بدون تحصیل دانشگاهی و غیر شاغل بسیار کم میباشد. برازش خوب مدل نظری بویژه در بین گروه زنان شاغل و دانشگاهی حاکی از آن است که مشارکت سیاسی زنان این گروه بیش از همه تابع سطح آگاهیهای سیاسی و نگرش آنان به سیاست است و نگرش به سیاست به عنوان متغیر واسطهای تابع سطح آگاهیهای سیاسی، احساس نابرابری جنسیتی در حوزه سیاست، اعتماد به نهادهای حکومتی و مسئولین کشور و در مرتبه آخر متاثر از سرمایه اجتماعی و بویژه فعالیتهای انجمنی است. میتوان اذعان داشت که توانمندسازی و کاهش انسداد اجتماعی در بحث توسعه، که ترکیبی از سه مولفه آگاهی، توان تصمیمگیری و سازماندهی است اگر به حوزه مشارکت سیاسی زنان تعمیم داده شود، مستلزم افزایش آگاهی سیاسی، افزایش توان تصمیمگیری سیاسی و سازماندهی سیاسی زنان است. لذا افزایش تحصیلات، ورود به عرصه اشتغال و افزایش بسترهای روابط انجمنی میتواند در افزایش مشارکت سیاسی زنان تاثیرگذار باشد. 4- این طرح با حمایت مالی مرکز امور بانوان وخانواده نهاد ریاست جمهوری و به مسئولیت آقای علی اصغر هدایتی و نظارت علمی دکتر محمود قاضی طباطبایی در سال 1384انجام شده است.
خلاصه ماشینی:
برازش خوب مدل نظری بویژه در بین گـروه زنان شاغل و دانشگاهی حاکی از آن است که مشارکت سیاسی زنـان ایـن گـروه بـیش از همـه تـابع سطح آگاهیهای سیاسی و نگرش آنان به سیاست است و نگرش به سیاست به عنوان متغیر واسطه - ای تابع سطح آگاهیهای سیاسی، احساس نابرابری جنسیتی در حوزه سیاست ، اعتمـاد بـه نهادهـای حکومتی و مسئولین کشور و در مرتبه آخر متاثر از سرمایه اجتماعی و بـویژه فعالیـت هـای انجمنـی است .
از آنجـــایی کـــه در اکثـــر مطالعـــات پیشـــین در زمینـــه مشـــارکت سیاســـی ( ١٩٩٣,Ingelhurt؛ ٢٠٠٣,Zanjanizadeh؛ ٢٠٠٠,Lowndes؛ ٢٠٠٠,off and fuchs؛ ,Glaaeser,laibson and sacerdote ٢٠٠٠؛ ٢٠٠٠,Jervis and hinds؛ ٢٠٠٢,Glaeser؛ ٢٠٠٢,Glican and Hook ؛ ٢٠٠٢,Randal ؛ ٢٠٠٣,Movahedi؛ ٢٠٠٤,lowndes؛ ٢٠٠٥ ,Dehghan and ghafari) آگاهی، دانش (در معنای خـاص تحصیلات عالی) و هم چنین وضعیت شغلی و حضور در میدان های تعاملی بر رفتارهای مشـارکتی بـه معنای عام و مشارکت سیاسی در معنای خاص موثر قلمداد شده است ، لذا این نوشتار ادعـای اصـلی خود مبنی بر تمایز عوامل موثر بر مشارکت سیاسی زنان در بـین دو گـروه تحصـیلکرده و شـاغل بـا غیرشاغل و بدون تحصیلات دانشگاهی را با تحلیل ثـانوی داده هـای طـرح پژوهشـی "بررسـی علـل افزایش قبولی دختران در کنکور سراسری با تاکید بر پیامدهای سیاسـی، اجتمـاعی و اقتصـادی آن " در سال ١٣٨٤ با حجم نمونه ٢٠٠٠نفری از زنان ١٨ تا ٣٨ سال در استان های کشـور مـورد بررسـی قرار میدهد.