چکیده:
منطقه خاورمیانه بیش از هر چیز بیانگر بحران و منازعه است نگاه به گذشته این منطقه حاکی از وضعیت امنیتی اسفبار می باشد. وقوع دو جنگ جهانی، جنگ ها ی گسترده میان اعراب و
اسرائیل، سه جنگ عظیم در خلیج فارس، جنگ های داخلی متعدد، شکل گیری جنبش ها ی اجتماعی
– اسلامی و در نهایت رشد بنیادگرایی اسلامی باعث شده است تا منطقه خاورمیانه نمادی از جنگ و
خون ریزی باشد. بنابراین، دال مرکزی گفتمان خاورمیانه را امنیت مفصل بندی کرده است. این در
حالی است که اغلب رویکردهای امنیتی برای مطالعه و کاهش معضلات امنیتی در این منطقه
استراتژیک با شکست روبرو شده اند. بنابراین، بررسی معضلات امنیتی منطقه خاورمیانه از رویکرد جدید
پست مدرنیسم ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر نمایان کردن گفتمان جدید در بررسی
مسائل امنیتی منطقه خاورمیانه و کمک به کاهش معضلات امنیتی است. سوال اصلی پژوهش این است
که چگونه رویکرد پست مدرن در حل معضلات امنیتی در خاورمیانه می تواند مفید واقع شود. فرضیه
پژوهش حاکی از این مطلب است که رویکرد پست مدرن با ایجاد تحول در گفتمان امنیتی توانایی
کاهش معضلات امنیتی در خاورمیانه را دارا است. این پژوهش با استفاده از روش تبار شناسی فوکو
همچنین بهره گیری از گردآوری کتابخانه ای و مصاحبه با متخصصان، بیانگر این نتیجه است که تحول
در هویت در عرصه پست مدرن منجر به مفصل بندی جدید از گفتمان امنیت می شود که این شکل از
گفتمان امنیت، نه در منازعه میان هویت ها بلکه امنیت زدایی از هویت را منجر خواهد شد
خلاصه ماشینی:
بـه عبـارتی، تـاریخ خاورمیانه مدرن اثبات کرده است که این منطقه گورستان بسیاری از نظریه های امنیتی و روابط بین الملل به شمار میرود (فاست ، ١٣٨٩: ٣٤٤).
مارتین (١٣٧٩) در مقاله ای تحت عنوان «رهیافتی جـامع بـرای مطالعـه امنیت ملی در خاورمیانه »، به باور نویسنده مقاله ، رهیافت های کـه تـاکنون مـورد بررسـی قـرار گرفته اند، مشکلات ویژه خود را داشته اند و برای سازماندهی به معضل امنیتی باید مدل جـامع و کاملی تنظیم شود.
ابـراهیم متقـی (١٣٨٨) در پژوهشی با موضوع «معضل امنیتی و نظریه های متعارض امنیت سازی در خلیج فارس» به ایـن مطلب اشاره میکند که فرآیندهای منطقه گرایی در خاورمیانـه و خلـیج فـارس رویکـرد امنیـت محور دارند، اما تاکنون شکل بندی امنیتی مشخصی مورد پذیرش واحـدهای سیاسـی آن قـرار نگرفته است .
فراساختارگرایان یا پست مدرنیست ها به اساسیتـرین شیوه ممکن فرضیه های شناخت شناسـی، روش شناسـی و هسـتی شناسـی مطالعـات امنیتـی 7 سنتی را مورد چالش قرار دادهاند و به همین علت است کـه مطالعـات امنیتـی سـازهانگـاران و انتقادی تلاش کردهاند تا تفاوت میان نگرشهای امنیتی خود و فراساختارگرایان را اثبات نمایند (نصری، ١٣٨٤).
جوهره مدرنیسم بر مفهوم «عقلانیت » و تلاش برای توسعه قلمرو و نفوذ این مفهوم در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی قرار دارد، اما پست مدرنیست ها این مفهوم را ساخته و پرداخته جامعه میدانند و به جای واقعیت ها، تأکید بسیار زیادی بر «نظریه » دارند و معتقدند گرایش به واقعیت که مبتنی بر عقلانیت مدرنیستی است ، به هیچ وجه سازمان بخش و امنیت ساز نیست .