چکیده:
این مطالعه، با استفاده از دادههای بودجه خانوار ایرانیان در بازه زمانی 1384 تا 1393 به بررسی شکاف رفاه بین مناطق شهری و روستایی میپردازد. یکی از عوامل مؤثر شکاف رفاه (مصرف)، شکاف درآمد است. برای بررسی شکاف رفاه از دو روش تجزیه اکساکا بلیندر (نابرابری در میانگین) و ماچادو و متا (نابرابری در کل توزیع مصرف) استفاده شده است. نتایج اکساکا بلیندر و ماچادو و متا نشان میدهند که نابرابری کل در سال 93 نسبت به سال 84 و همچنین نابرابری کارا کاهش یافته است که این نشاندهنده افزایش سطح سرمایه انسانی مناطق روستایی است؛ اما مقایسه اقتصاد متعارف و اسلامی نشان میدهد که در اقتصاد اسلامی تبعیض به سود نیروی کار روستایی است؛ در حالی که در اقتصاد متعارف تبعیض به نفع نیروی کار شهری است. همچنین میزان نابرابری کارا در اقتصاد اسلامی کمتر یا برابر با اقتصاد متعارف است. علت عمده وجود نابرابری کارای رفاهی تفاوت در تحصیلات سرپرست خانوار، درآمد و بعد خانوار شهری و روستایی است.
خلاصه ماشینی:
نتایج اکساکا بلیندر و ماچادو و متا نشان میدهند که نابرابری کل در سال 93 نسبت به سال 84 و همچنین نابرابری کارا کاهش یافته است که این نشاندهنده افزایش سطح سرمایه انسانی مناطق روستایی است؛ اما مقایسه اقتصاد متعارف و اسلامی نشان میدهد که در اقتصاد اسلامی تبعیض به سود نیروی کار روستایی است؛ در حالی که در اقتصاد متعارف تبعیض به نفع نیروی کار شهری است.
human capital شناسایی عوامل مؤثر بر شکاف رفاه خانوارهای روستایی و شهری برای سیاستگذاری مناسب جهت کاهش نابرابریهای غیرقابل توضیحی و همچنین جلوگیری از گسترش مهاجرت نیروی کار از روستا به شهر مهم و دارای ارزش است؛ لذا این مقاله بر آن است، با استفاده از دادههای بودجه خانوار برای دوره زمانی 1384 تا 1393 و بهکار بردن تئوریها و رویکردهای مربوطه، به بررسی شکاف رفاهی بین مناطق شهری و روستایی و در نتیجه تعیین سهم تبعیض در ایجاد این تفاوت بپردازد.
اما نتایج تجزیه ماچادو و متا نشان میدهد که در چندک بالای درآمدی سهم هر دو بزرگ است؛ ولی در کل توزیع اثر سرمایه انسانی بر تبعیض در تعیین تفاوتها غالب است و این نشان میدهد که نیروی کار شهری سطح تحصیلات بالاتر اس 2 ext=""/>ext=""/> (2007) نشان میدهند که در چین شکاف درآمدی بین شهر و روستا وجود دارد.