چکیده:
نزدیک به چهار دهه است که روایتشناسی به عنوان علمی مستقل، در غرب جای خود را باز کرده و در مطالعه و بررسی متون ادبی از آن استفاده میشود. یکی از نظریهپردازان برجستۀ روایتشناسی، ژرار ژنت فرانسوی است که به گفتۀ بسیاری از محققان، کاملترین نظریات را در باب این حوزه داده است. آرای دقیق و منسجم ژنت در حوزۀ روایتشناسی، بهویژه در مبحث زاویۀ دید، چنان ظرفیتی دارد که میتوان با کمک الگوی روایتشناسی او، متون متخلف ادبی را بررسی کرد و افقهای دید تازهای را به روی این متون گشود. در مقالۀ حاضر، با استفاده از الگوی روایتشناسی این منتقد برجسته، رویکرد زاویۀ دید در خسرو و شیرین نظامی بررسی شده و برای مشخص شدن کیفیت کار نظامی، اثر او با شیرین و خسرو امیرخسرو دهلوی ـ که به زعم بسیاری از محققان، بزرگترین مقلد اوست ـ مقایسه شدهاست.
It is almost about four decades that narratology has been considered as an independent science in west and has been used in the literary studies. One of the prominent theorists of narratology is Gerard Genette who has offered، as many say، the best theories in this regard. The Genette's accurate and consistent opinions in the field of narratology، especially in discussions of point of view، has such capacity that one can، with the help of his pattern، analyze different literally texts and open new perspectives to them. Using the pattern of narratology of this prominent critic، in present essay، we are going to consider point of view as an approach in Nizami's "khosrow and Shirin"، and it has been compared Amir Khosrow Dehlawi's "Shirin and Khosrow" who many believe him as the greatest critic of Nizami to show the quality of Nizami's work.
خلاصه ماشینی:
بررسی عنصر زاویۀ دید در منظومۀ خسرو و شیرین نظامی براساس الگوی روایت شناسی ژرار ژنت محمدحسین سرداغی (ره ) استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی 1 محمدباقر شهرامی (ره ) دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (از ص ٩٩ تا ١١٦) تاریخ دریافت : ٩٣/١٠/٢٨، تاریخ پذیرش : ٩٤/١٢/١٩ چکیده نزدیک به چهار دهه است که روایت شناسی به عنوان علمی مستقل ، در غرب جای خود را باز کـرده و در مطالعه و بررسی متون ادبی از آن استفاده میشود.
در مقالۀ حاضر، با استفاده از الگوی روایت شناسی این منتقد برجسته ، رویکرد زاویـۀ دیـد در خسرو و شیرین نظامی بررسی شده و برای مشخص شدن کیفیت کار نظامی، اثر او بـا شـیرین و خسـرو امیرخسرو دهلوی ـ که به زعم بسیاری از محققان ، بزرگ ترین مقلد اوست ـ مقایسه شده است .
ازآنجاکه الگوی روایت شناسی ژنت ، الگوی دقیق و کاملی است و تمام عناصر مربـوط بـه روایت را در خود گنجانده ، مسلما برای بررسی متون ادبی میتواند بسیار یاریگر باشد؛ لـذا در این مقاله به بررسی عنصر زاویۀ دید در منظومۀ خسرو و شیرین نظامی پرداخته و برای مشخص شدن کیفیت کار نظامی، اثر او را با اثر مشابه بـزرگ تـرین مقلـدش ، امیرخسـرو دهلوی، مقایسه کرده ایم .
اگر نویسنده ، این نوع زاویۀ دید را در انسجام با پیرنگ هـر قسـمت و دیگـر عناصـر روایت داستان ـ از جمله شخصیت پردازی و لحن ـ قرار دهد، مـیتوانـد تـا حـدی از دلزدگیای بکاهد که برای مخاطب ، به علت افراط نویسنده در به کارگیری ایـن نـوع روایت حاصل شده است (ژنت ، ١٩٩٣: ٧٥).