چکیده:
هدف این مقاله تحلیل الگوی توسعه گذشته شهر و تأثیر آن روی فرسودگی محلات مرکزی شهر میباشد. فرض اصلی این پژوهش این هست که «توسعه درونزای شهری» بهترین گزینه در مقابل گسترش بیرویه شهری برای برآوردن اهداف دو گانه حفاظت فضاهای باز و چشماندازهای طبیعی و تجدید حیات مناطق شهری میباشد.
خلاصه ماشینی:
اگر چه این واژه برای اولین بار در سال ١٩٣٨ توسط بوتنهام و کورنیک به کار برده شد، تقریبا دهه های ١٩٤٠ و ١٩٥٠ معمول شد و با دو تغییر اساسی زندگی در ایالات متحده - افزایش استفاده از اتومبیل شخصی و گسترش سیستم بزرگ راهی میان ایالتی - همزمان بود (هس ٤، ٢٠٠١: ٤) گسترش بی رویه شهری می تواند به عنوان الگوی رشد شهر و مادر شهر تعریف شود که تراکم کم ، وابستگی به اتومبیل ، توسعه از بیرون ، توسعه جدید در حاشیه شهر قدیم را نشان می دهد (جارگوسکی ٥، ٢٠٠١: ١٤).
(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل ١: نقشه موقعیت محله مورد مطالعه در شهر مراغه سنجش گستردگی شهری مراغه در این پژوهش برای ارزیابی الگوی توسعۀ شهری مراغه طی دهه های اخیر از سه فاکتور روند رشد شهری ، روند تراکم جمعیت و سرانۀ زمین شهری و همچنین ارزیابی رشد شهر بر اساس مدل هلدرن استفاده شده که یافته های پژوهش همگی بیانگر گسترش بی رویه مراغه می باشند.
یافته های پژوهش نشان می دهد گسترش بی رویه شهری طی دهه های اخیر با تأثیر بر خروج ساکنان اصلی بافت و سکونت مهاجران کم درآمد در آن ها، ازدیاد واحدهای مسکونی متروکه و مخروبه و پراکنش آن ها در سطح بافت ، کاهش ارزش املاک بافت ، افت کیفیت محیط زندگی و غیره ، محلات مرکزی شهر مراغه را به بافت های فرسوده تبدیل کرده است .