چکیده:
اریک برن (1970-1910م) شخصیت را متشکل از سه جنبة اساسی میداند و اعتقاد دارد نوزاد در پنج سال اول زندگی، ناخودآگاه اقدام به ضبط تعالیم دریافتی از والدین و محیط مینماید و با اینکه تحت حکمرانی غریزه و تمایلات جسمانی است، با استفاده از استنتاج، راه نوین منحصربهفردی برمیگزیند. داستان نمادین موسی (ع) و شبان در مثنوی معنوی، نشاندهندة ارتباط متقاطع دو شخصیت روانی متقابل یعنی "والد" و "کودک" است. داستان با دفع "کودک" از جانب "والد" شروع میشود، اما با تعلیم الهی (وساطت بالغ)، هم موسی (ع) به درجة والاتری از شخصیت میرسد و هم شبان از قید "کودک" رهایی مییابد. هدف پژوهش میانرشتهای و کتابخانهای حاضر، بررسی علمی سه جنبة شخصیتی و حالات روانیـ رفتاری آنان در شخصیت موسی (ع) و شبان و شخصیت برتر (خدا) بود که در نهایت با استفاده از نظریة تحلیل رفتار متقابل اریکبرن، به رمزگشایی از جنبة روانی شخصیتهای داستانی انجامید.
خلاصه ماشینی:
نقد روان شناختی داستان موسی و شبان مثنوی از دیدگاه نظریۀ اریک برن دکتر عزیز حجاجی ، ١ حسبن رزی فام چکبده اریک برن (١٩٧٠-١٩١٠م ) شخصیت را متشکل از سه جنبۀ اساسی میداند و اعتقاد دارد نوزاد در پنج سال اول زندگی، ناخودآگاه اقدام به ضبط تعالیم دریافتی از والدین و محیط مینماید و با این که تحت حکمرانی غریزه و تمایلات جسمانی است ، با استفاده از استنتاج، راه نوین منحصربه فردی برمیگزیند.
(این واژه ها اشاره به دوران کودکی یا به والدین یا بلوغ ندارد بلکه حالتی است از حالات روان ) والد (فرامن ) شامل »ضبط هایی است از آن چه انسان کوچک، طی پنج سال اول زندگی، از اعمال پدر و مادر خود یا جانشین ها دیده است « )امی هریس ، ١٣۸۸: ۲٦( آموزه هایی از قبیل بایدها و نبایدها، سنت ها و ارزشها، طریقۀ زندگی و نحؤە برقراری ارتباط با اطرافیان و مقبول شدن در نظر آن ها و دیگر مسایلی که والدین به کودک خود، از آموخته های خویش که آن هم ساختۀ فرهنگ و تربیت آبا و اجدادی است ، به کودک تلقین میکنند.
٥ تمام این سرنخ ها نیز مؤید "کودک" بودن شخصیت وی میباشد، یعنی سرنخ های جسمانی کودک در شبان آشکار میگردد، مانند آه کردن ، جامه دریدن ، افسرده و منزوی شدن : «گفــت ک ای موســی (ع )، دهــانم دوختــی وز پشـــیمانی تـــو جـــانم ســـوختی جامــه را بدریــد و آهــی کــرد تفــت ســـر نهـــاد انـــدر بیابـــانی و رفـــت » )همان : ۲٣٧( در هم شکستن ایمان ، باعث بروز خشونت جبرانی میشود چنان که چوپان به اندیشۀ خود ایمان داشت ، اکنون از پیامبر خدا میشنود که اعمال و گفتارش بر طریق ادب و سعادت نیست .