چکیده:
تاریخ جهانگشای جوینی، اثری ادبی تاریخی است که ظهور چنگیز و احوال و فتوحات او و حوادث پس از آن تا دوره ظهور ایلخانان و فتح بغداد از قسمتهای اساسی این تاریخ میباشد. در این مقاله تلاش شدهاست از طریق بررسی لفظی و محتوایی اثر به این سوال پاسخ داده شود که جایگاه تاریخ جهانگشای جوینی در ادبیات پایداری چیست و آیا میتوان آن را یکی از آثار حوزه پایداری به شمار آورد؟ تدقیق در بخشهای مختلف متن و بررسی میزان تطبیق کلام با مؤلفههای اصلی ادبیات پایداری نشان میدهد در این اثر که در قرن هفتم هجری، عطاملک جوینی با کلامی استوار و هنرمندانه خلق کردهاست، جلوههاییگوناگون از فرهنگ پایداری و مقاومت یافت میشود؛ جلوههایی که در لفظ و سطوح مختلف معنا بروز یافتهاند، بطوریکه در بخشهای گوناگون آن از مقاومتها و ایستادگیهای مردم در برابر سیل خانمانبرانداز مغول نشانهای میتوان یافت و خود نویسنده نیز همپای این جریان پایداری به شیوههای بدیع و در اغلب موارد پنهان به مقاومت و ظلمستیزی میپردازد. از دید پژوهش حاضر با توجه به نتایج به دستآمده، آمیختگی این اثر با فرهنگ پایداری و فنون مختلف بکار گرفته شده در متن برای خارج شدن آن از تاریخنگاری صرف، به حدی است که میتوان، تاریخ جهانگشا را از متون ادبیاتپایداری و عطاملک جوینی را از نویسندگان این عرصه معرفی نمود.
خلاصه ماشینی:
"با بررسی اشعار و ضربالمثلها و دیگر نمودهای ادبی در اثر میتوان به این نکته پیبرد که در جلد اول و دوم، اشعار شاعران ایرانی فارسیگو و عربیسرا و در جلد سوم که همراه با نوعی مبارزه دینی هم هست آیات قرآنی، احادیث و اشعار عربی بیشتر به چشم میخورند؛ البته ذکر آیات و احادیث و اشعار در تأکید موضوعات مورد نظر عطاملک در ذهن مخاطب اثری عمیق دارد، لیکن با عنایت به این امر که در بیشتر موارد، نیاوردن این مقولات صدمهای به فهم ساده متنی نمیزند، مشی جوینی در پایداری در برابر بیگانگان در این امر نیز معنادار است؛ با مشاهده موارد مذکور میتوان گفت سلاح فرهنگی نویسنده در سه جلد کتاب متناسب با نوع مقاومت اعم از ملی و دینی تغییر میکند؛ همچنین در ادامه مبحث پایداری فرهنگی در کل اثر استفاده مکرر از اشعار حماسی فردوسی، خصوصا در جلد دوم، قابل تأمل است، و اگر بپذیریم «آثار حماسی جهان به نوعی نمایشگر ستیز انسان (با دشمن) هستند و به همیندلیل در زیر مفهوم ادب پایداری قرار میگیرند."