چکیده:
از جمله آیاتی که دستاویزی برای منکران عصمت پیامبر اکرم ’ قرار گرفته ، ده آیه آغازین سوره عبس است که با لحنی عتاب آمیز، سخن از چهره ترش نمودن و بیاعتنایی به حال مشتاقان هدایت به میان آورده است . غالب مفسران اهل سنت این آیات را مربوط به رفتار پیامبر اکرم ’ در مقابل ابن ام مکتوم دانسته اند، اما غالب امامیه آن را ناظر به فردی اموی دانسته و ساحت پیامبر اکرم ’ را از اتهام دور نموده اند. مستند هر دو گروه روایاتی است که با نگاه تامل آمیز به ضعف و ارسال دچار میباشند و آنچه از بررسی مفاد آیه به دست میآید آن است که روی سخن با فردی است که دارای مسئولیت هدایت و ارشاد بوده و این آیه وی را به دلیل کوتاهیاش مورد توبیخ قرار میدهد. این فرد با توجه به ویژگیهای اخلاقی پیامبر اکرم ’ آن حضرت نیست ؛ گرچه مشخصات آن هم دقیقا روشن نیست .
خلاصه ماشینی:
وی بسان شیخ طوسی، ابوالفتوح رازی و بسیاری دیگر، با استناد به سلوک اخلاقی آن حضرت با یاران خود، وقوع چنین برخوردی که قهرا نفرت آمیز و موجب دور شدن مسلمانان از اطراف وی میگردد، از آن حضرت محال میدانند و آیاتی چون {فبما رحمۀ من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک } (آل عمران : ١٥٩)، و {و إنک لعلی خلق عظیم } (قلم : ٤) را نیز به عنوان شاهد ذکر میکند (همان ؛ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن : ١٠/ ٢٦٨-٢٦٩؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان ١٤٠٨: ٢٠/ ١٤٧؛ ابن شهرآشوب ، متشابه القرآن و مختلفه ١٤١٠: ٢/ ١٢).
این روایات گذشته از آن که در منابع معتبری چون موطأ مالک ، مسند احمد و سنن ترمذی نقل شده ، مورد توجه مورخان سده سوم نیز قرار گرفته است و افرادی چون ابن هشام ، ابن سعد و بلاذری آن را نقل نموده و متکلمانی چون جاحظ نیز با استناد به این آیات ، عصمت پیامبر اکرم ’ را مردود دانسته اند (ابن طاوس ، بناء المقالۀ الفاطمیۀ ١٤١١: ٢٠٩).
از قراین استفاده میشود که جریان ملاقات پیامبر و فرد نابینا در مکه بوده است ، حال آنکه بر اساس پاره ای از این روایات ، ابن ام مکتوم فردی از انصار است (طبری، همان : ٣٠/ ٣٣) که پیوسته در مدینه بود.