چکیده:
آمایش سرزمین به معنای آبادانی و عمران سرزمین است. در برنامههای آمایشی هدف تعادل بخشی فضاست و کشورها به دلیل ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی، سیاسی و زیرساختها به ضرورت آمایش سرزمین پی برده و به آن توجه نشان دادهاند. در ایران نیز به دلیل وسعت فراوان این سرزمین از چندین دهه قبل توجه خاصی به ضرورت برنامههای آمایشی وجود داشته اشت و با آن که در این راستا تلاشهایی صورت گرفته ولی این برنامهها با موفقیت انجام نگرفته است. هدف این مقاله این است که با تطبیق برنامههای آمایشی ایران و کره جنوبی از تجربیات کشور کره جنوبی در جهت کاهش نقاط ضعف و بهبود برنامههای آمایشی کشورمان بهره گرفت. در واقع در این مقاله سعی شده است سابقه و سیر تحول برنامهریزی آمایشی و فضایی، چارچوب نظری برنامهریزی آمایشی، مبانی قانونی طرحهای کالبدی و همچنین طرحهای تهیه شده جامع سرزمین در این دو کشور را مورد بررسی و تطبیق قرار داده شود. و برای تدوین مقاله از روش کتابخانهای استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد که با وجود برنامه ریزی در زمینه آمایش سرزمین در ایران و وجود طرح های جامع و مطالعات در این زمینه به دلیل نبود اجرای به هنگام و درست برنامه ها موفقیت های چشمگیری در آمایش سرزمین حاصل نشده است. و همچنین در تدوین برنامه ها بسیاری از مسائل حائز اهمیت که می تواند در تحقق سریع تر اهداف آمایشی موثر باشد نیز از چشمان مسئولین امر و برنامه ریزان دور مانده است
خلاصه ماشینی:
در واقع در اين مقاله سعي شده است سابقه و سير تحول برنامه ريزي آمايشي و فضايي، چارچوب نظري برنامه ريزي آمايشي، مباني قانوني طرح هاي کالبدي و همچنين طرح هاي تهيه شده جامع سرزمين در اين دو کشور را مورد بررسي و تطبيق قرار داده شود.
(توفيق ، ١٣٨٤: ٤٠٥) هدف آمايش سرزمين در ايران يکي جلوگيري از افزايش جمعيت تهران و ديگري تسريع توسعه اقتصادي سراسر کشور با ايجاد فعاليت هاي جديد در مناطق مختلف عنوان شده بود.
(همان ،٤١٩- ٤٢٠) بحث طرح هاي جامع سرزمين در ايران و کره جنوبي : در ايران در حدود هشت دهه از سابقه برنامه ريزي ميگذرد و با شروع برنامه هاي اول عمراني کشور ١٣٢٧ نگاهي جدي نيز به برنامه ريزي منطقه اي شده است که همان برنامه عمراني دشت مغان است اما فکر آمايش سرزمين در ايران در اواخر سال ١٣٤٥، در موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران مورد توجه و بررسي قرار گرفت که مصادف با برنامه سوم عمراني (١٣٤٦-١٣٤١) است که در اين برنامه نيز با تاسيس دفتر برنامه ريزي منطقه اي توجه جدي به برنامه ريزي منطقه اي شد.
در کشور کره مزيت هاي نسبي هر منطقه به طور دقيق مورد توجه قرار گرفته و براي آن برنامه ريزي شده است و تمام اهداف اجتماعي و فرهنگي در آن لحاظ گرديده است در صورتي که در کشور ما شناخت مزيت هاي نسبي به طوري که بتواند باعث رشد و توسعه گردد مشخص نشده است .