چکیده:
زمینه و هدف: تعهد سازمانی بعنوان یک نگرش،عملکرد شغلی را هم می تواند پیش بینی کند. درسازمانهای متعالی نیروی انسانی وفادار وسازگار با بالا رفتن سطح عملکرد از یک سو زمینه را برای رشد وتوسعه سازمان فراهم نموده و از سوی دیگر به سازمان احساس هویت ووابستگی می کند. این تحقیق بدنبال آن است که ضمن تعیین رابطه بین تعهد سازمانی وعملکرد مدیران ناجا درجامعه آمار مورد نظر، میزان تعهد سازمانی ازطریق فرضیات تحقیق درواحد های نمونه راسنجیده و سپس تاثیراین فرضیات را برعملکرد آنان مشخص وتحلیل نماید.
روش:تحقیق حاضر از نظر نوع (هدف) کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق 265 نفراز مدیران ناجا می باشندکه با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. برای بدست آوردن حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است و با توجه به اینکه تعداد 6 پرسشنامه ناقص تکمیل شده بودند در نهایت 150 پرسشنامه وارد تحلیل شدندکه روایی آن با نظارت خبرگان تایید شد.در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی و از ضریب آلفای کرونباخ (ﺑﺭﺍی ﺗﻌﻳﻳﻥ ﭘﺎﻳﺎﻳﯽ ﭘﺭﺳﺷﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎ ﺗﺎﮐﻳﺩ ﺑﺭ ﻫﻣﺑﺳﺗﮕﯽ ﺩﺭﻭﻧﯽ )استفاده شده است . پرسشنامه مذکور به 10 نفر از جامعه آماری داده شد و در نهایت ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده برای قسمت تعهد سازمانی برابر 873/0 و عملکرد مدیران نیز برابر 899/0 بود که برای تحقیق مناسب می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دو صورت توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. در قسمت توصیفی فراوانی، درصد و میانگین و انحراف استاندارد و در قسمت استنباطی از ضریب همبستگی و آزمون تی گروه های مستقل استفاده شده است.
یافته ها:آزمون فرضیه های این پژوهش این موضوع را مشخص نمود که تعهد سازمانی وعملکرد رابطه معناداری با مولفه های درون سازمانی دارد. بین کارکنان ستادی و صفی در این مولفه ها نیز تفاوت دارد.
نتیجه گیری: ارتقاء شاخص مولفه های درون سازمانی (امنیت، احترام ، عدالت ، امکان پیشرفت ، مشارکت کارکنان درتصمیم گیری و نیازهای فیزیولوژیک) رابطه مستقیمی با تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان دارد.از این طریق، تعهد سازمانی و عملکرد بهینه کارکنان می توانند سازمان را از پویایی و قدرت کنترل محیط داخلی و خارجی برخوردار سازند.
خلاصه ماشینی:
بالعکس ، نيروي انساني با احساس وفاداري و تعهد سازماني کم نه تنها در جهت نيل به اهداف سازمان حرکت ن مي کند بلکه با ايجاد فرهنگ بي تفاوتي نسبت به مسائل و مشکلات سازمان در بين ديگر همکاران مي تواند در کاهش بهره وري مؤثر باشد(رضائيان ، ١٣٨١: ١٣)، لذا بررسي در زمينه مؤلفه هاي درون سازماني که تعهد سازماني و عملکرد بهينه کارکنان را فراهم مي آورند، مي تواند از جمله تحقيقات مؤثر در علوم رفتار سازماني باشد.
يافته هاي آماري مؤلفه هاي مؤثر بر تعهد سازماني و عملکرد محل ستادي محل صفي جمع کل تعداد ميانگين انحراف معيار تعداد ميانگين انحراف معيار تعداد ميانگين انحراف معيار احساس امنيت 0/67728 2/1533 150 0/58545 1/9600 50 0/70173 2/2500 100 احساس احترام 0/85886 3/0711 150 0/86265 2/8067 50 0/82999 3/2033 100 احساس عدالت 0/79114 3/1222 150 0/83812 2/9600 50 0/75789 3/2033 100 احساس امکان 0/89949 3/0417 150 1/00926 2/8050 50 0/81921 3/1600 100 پيشرفت احساس مشارکت 0/89693 2/8117 150 0/96759 2/4500 50 0/80517 2/9925 100 احساس تأمين نياز ١٠٠ ٣/٠١٨٠ ٠/٧٦٩١٥ ٥٠ ٢/٣٥٦٠ ٠/٩٤٨٧٢ ١٥٠ ٢/٧٩٧٣ ٠/٨٨٧١٩ فيزيولوژيک وضعيت تعهد 0/68447 2/8446 150 0/73740 2/5700 50 0/61552 2/9819 100 سازماني وضعيت عملکرد 0/67999 3/9016 150 0/69978 3/6705 50 0/64272 4/0171 100 يافته هاي تحليلي فرضيه اصلي : بين تعهد سازماني و عملکرد مديران در سازمان رابطه معناداري وجود دارد: ضريب همبستگي بين اين دو متغير برابر ٠/٧٨٥ و با ٠/٠١ >p معنادار است ولذا فرضيه مذکور تأييد مي گردد.