چکیده:
اعتقادات صوفیان و دراویش در طول تاریخ اسلام، یکی از بحث برانگیزترین مسائل بوده است و سبب کشاکشها و معرکههای بسیاری در طول تاریخ در میان موافقان و مخالفان بوده است. در سوی مخالفان، همیشه برخی از فقها و فلاسفه ایستاده بودند و هر کدام از منظر خود به این گروه ایراد وارد آوردهاند. ایرادات فقها از منظر فقهی و ایرادات فلاسفه از منظر معرفتشناختی بوده است. در این مقاله با بررسی طریقت قادریه طالبانی که یکی از فرقههای مشهور در صوفیان است، با رویکردی انسانشناختی به واکاوی مؤلفههای اعتقادی آنان و ارتباط این نظام اعتقادی با نظام کنشی پرداخته شده است. مسئله اصلی این مقاله این است که طریقت قادریه چیست و چه نظام اعتقادی ـ ارزشی داشته و این نظام چگونه خود را در شکل مناسکی در حوزه فردی و اجتماعی به منصه ظهور رسانیده و بازتولید میکند. میدان مطالعه شده در این تحقیق، روستاهای وراء و نجار در اورامانات لهون، در نزدیکی پاوه هستند. روش تحقیق در اینجا مشاهده مشارکتی، مصاحبه و مطالعات اسنادی بوده است.
خلاصه ماشینی:
"The Holly روش شناسی مقاله پیش رو، چون در حوزه انسان شناسی دین است ، از دو بخـش مجـزا و البتـه مـرتبط بـا یکدیگر تشکیل شده که هر کدام روش خاص خود را دارد: بخش شناخت نظام ارزشی و اعتقادی صوفیه و طریقت قادریه شاخه طالبانی بیشتر نظری است و بنابراین از روش مطالعه اسنادی بهره میبرد و بخش معرفی مناسک ، مبتنی بر کـار میـدانی و راهبـرد مشـاهده مشـارکتی مبتنـی بـر تکنیک های مصاحبه و مشاهده است .
تعبیر تاریخی دیگری نیز در میان دراویش از خانقاه وجود دارد و آن ، «داستان اصحاب صـفه در زمـان پیامبر اسلام (ص ) است که مردمانی فقیر و مهاجر بودند که در اثر آزار و اذیت مکیان ناباور به دین اسلام ، به مدینه مهاجرت کرده بودند و در سکوهای مخصوصی که در مسجدالنبی ساخته شده بـود، سـکنی گزیـده بودند و این سکوها محل کسانی بود که جایی برای سکونت نداشت .
در مجموع ، میتوان طریقت قادریه را یکی از فرهنگ های سنتی دانست که در طول سـالیان دراز و علیرغم شیوع مدرنیته افسارگسیخته در جوامع غرب آسیا، همچنان توانسته است خـود را بازتولید کرده و اگرچه معتقدان به آن به مرور زمان کمتر شده اند، اما این فرهنگ بـا مؤلفـه هـای عقیدتی و عینی خود همچنان ظهور و بروزی فعال ، اما گاهی در اشکال منسکی متفاوت دارد."