چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی ساختهای[x p x] [1]میپردازد مانند رودررو، خانه به خانه. این ساختها به دلیل عدم تطابق با قواعد زایشی محض (صورتگرایی) و داشتن ویژگیهای خاص موردتوجه بسیاری از زبانشناسان بوده است. این مطالعه دو هدف را دنبال میکند، از یکسو تحلیلهای پیشین را مورد نقد و بررسی قرار میدهد تا نشان دهد چنین الگوهایی در زبان فارسی یک «ساخت» هستند و «گروه- واژه» نامیده میشوند. از سوی دیگر با ارائه تحلیلی متفاوت بر پایه «دستور ساختی»[2] نشان میدهد گروه - واژهها در این زبان به خانوادهای[3] بزرگ تعلق دارند. این خانواده زبانی، اعضا (زیر- ساختها) متعددی را در بردارد. بررسی معنایی و نحوی آنها نشان میدهد که این نوع گروه – واژهها از واژگانیترین تا غیر واژگانی بر روی پیوستاری طبقهبندی میشوند و به دو گروه اصلی تقسیم میشوند: 1- گروهی که در هر دو ساخت اضافه و فعل سبک ظاهر میگردند. 2- گروهی که فقط در ساخت اضافه میآیند و از زایایی بیشتری برخوردارند. چنین بررسیای با توجه به عملکرد این نوع گروههای واژگانی و ویژگیهای خاصی که نشان میدهند تعامل میان واژگان و نحو را پیشبینی میکند. [1]. بر خلاف زبان انگلیسی که این ساختها در اکثریت حالتها با دو اسم ساخته میشوند {اسم حرف اضافه اسم}؛ در زبان فارسی علاوه بر اسم، صفت، ضمایر پرسشی به همراه پرسشواژه هم مشاهده شده است. مانند هرکی به هرکی، زود به زود؛ از این رو نگارندگان از قالب [x p x] استفاده کرده اند. [2]. Construction Grammar [3]. Family of construction
خلاصه ماشینی:
بررسی معنایی و نحوی آنها نشان می دهد که این نوع گروه – واژه ها از واژگانی ترین تا غیر واژگانی بر روی پیوستاری طبقه بندی می شوند و به دو گروه اصلی تقسیم می شوند: ١- گروهی که در هر دو ساخت اضافه و فعل سبک ظاهر میگردند.
گروه واژه ، ساخت فعل سبک ، ساخت اضافه ، خانواده ساخت ، واژگان - نحو The Constructional phrasal words * برخلاف زبان انگلیسی که این ساخت ها در اکثریت حالت ها با دو اسم ساخته میشوند {اسم حرف اضافه اسم }؛ در زبان فارسی علاوه بر اسم ، صفت ، ضمایر پرسشی به همراه پرسشواژه هم مشاهده شده است .
اکنون این پرسش ها مطرح میشوند که این نوع الگوهای زبانی در تحلیل نحوی زایشی چگونه توجیه میشوند؟ مقولۀ نحوی آن ها چیست ؟ میتوان این ساخت ها را همانند ویلیامز (١٩٩٤) ترکیبی از دو گروه حرف اضافه تلقی کرد که حرف اضافۀ اول اختیاری و قابل حذف است (نمودار ١).
اما چنین دیدگاهی متفاوت از دستور زایشی است ؛ برای مثال نگاه دوگانه ای که چامسکی در تحلیل های خود دارد، عمدتا در این رویکرد به شکل پیوستاری مطرح میشود (مرکز/حاشیه ، واژگان / نحو).
بنابراین ، رویکرد ساخت - بنیاد/ دستور ساختی با توجه به داشتن نگاه پیوستاری بودن روابط زبانی مانند زایایی/ غیرزایایی، مرکز/ حاشیه ، واژگان / نحو در این گروه از واژه ها که در زبان آموزی اهمیت بسیاری دارند، توجیه جامع تری ارائه میکند.