چکیده:
این مقاله می کوشد تا در پرتو نظریه دیرینه شناسانة فوکو، به تحلیـل تطـورات گفتمـانی مفهـوم شهروندی ، از صورت کلاسیک آن به صورت متکثر و حساس به نیاز گروه های خاص ، پرداختـه و موانع «امکان شهروندی » پنج گروه اجتماعی خاص را مورد بررسی و طبقـه بنـدی مجـدد قـرار دهد. همچنین تلاش شده در هر مورد، راهکارهای رفع «امتناع » شهروندی با توجه بـه مباحـث نظری و تجربیات جهانی ارائه شود. تطور مباحث نظری انتقادی و تحولات نهادی شـهروندی از یک سو و ایجاد نهادها، گرایش ها و مبانی نظری مستقل علـوم اجتمـاعی در مـورد گـروه هـای خاص از دیگر سو، باعث تجدیدنظر در درک ما از شهروندی بر مبنای حقوق گروه های اجتماعی «خاص » شده است . دلایل مشترکی برای حذف کامل یا نسبی گروه های خاص مورد بررسـی از حیطة شهروندی وجود دارد، مانند عدم موازنة حقوق و مسئولیت هـای شـهروندی در میـان ایـن گروه ها، عدم دسترسی آنان به سپهرهای اجتماعی به معنای عام و دوری نسبی آنان از بازار کار.
خلاصه ماشینی:
اسلام گرایی در کردستان و چالش های ناسیونالیسم کردی و واگرایی ؛ 1 علل و زمینه ها (نمونة موردی :تطورات گفتمان مکتب قرآن ) 3 حسین کچویان ٢ * جمال خسروی چکیده این مقاله می کوشد تا در پرتو نظریه دیرینه شناسانة فوکو، به تحلیـل تطـورات گفتمـانی مفهـوم شهروندی ، از صورت کلاسیک آن به صورت متکثر و حساس به نیاز گروه های خاص ، پرداختـه و موانع «امکان شهروندی » پنج گروه اجتماعی خاص را مورد بررسی و طبقـه بنـدی مجـدد قـرار دهد.
بـا انقـلاب اسـلامی سـال ١٣٥٧، تقابل دوگانة اسـلام گرایـی / ناسیونالیسـم کـردی در کردسـتان بـارزتر شـد و وجـه اسلامی مکتب قرآن ، نمای بارزتری یافت ، به گونه ای که از ایـن پـس ، سـوژه هـای مکتـب بیشترین تأکیدات گفتمانی و هویتی خود را بـر اسـلامیت قـرار داده و بـر ایـن مبنـا، هویـت خود، جامعه کردی و حتی دوسـت و دشـمن را فهـم مـی کردنـد.
بـر ایـن اسـاس ، تبیـین تطـورات 910615 گفتمانی مکتب قرآن بر مبنای تحولات اجتماعی کـلان در کردسـتان ، بـه ویـژه زمینـه هـای ناسیونالیسم و واگرایی ، نسبت به بافت حسـاس اسـت و در پـی خـوانش شـرایط پیـدایش و تطورات این گفتمان است .
از این رو، فعالیت های اصلاحگرایان دینی را به واسطه غیرسیاسی بودن آنها، گونه ای فرعی یا خرده گفتمان گفتمان اسلام گـرای مکتـب قـرآن در کردستان باید دانست ، زیرا در روایت مکتب قرآن است کـه توجـه بـه معنـای ویـژه ای کـه اسلام دارد، اهمیت فراوان می یابد و اسلام به مثابه مکتبی سیاسی اجتماعی اقتصـادی مطـرح مـی شـود.