چکیده:
عوامل چندی در حکمرانی خوب و دستیابی به اهداف آن موثرند که یکی از مهمترین آنها سازماندهی سیاسی فضا می باشد. هر حکومتی سعی می کند تا بر اساس یک تصویر شناختی مشخص از فضای قلمرو خود اقدام به سازماندهی سیاسی فضا کرده و موفق به ساختن یک خود، درونی سازی و وابستگی به حس مکان گردد. اما سازماندهی سیاسی فضا در ایران در برخی مناطق نامناسب انجام گرفته است. به عنوان نمونه در استان های آذربایجان غربی و ایلام، چالش های ناحیه ای ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی نگارش یافته است، بررسی چالش های ناحیه ای در این دو استان می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سازماندهی نامناسب سیاسی فضا بخصوص شکل طویل و دنباله دار این استان ها، چالش های زیادی را برای اداره امور آنها بوجود آورده که از مهمترین آنها می توان به عدم ایجاد وحدت ساختاری و کارکردی، مرزهای طولانی و آسیب پذیری بیشتر، رقابت های قومی و ایلی، عدم شکل گیری حس تعلق، توسعه نامتوازن، عدم شکل گیری یک شبکه ارتباطی منظم، عدم شکل گیری قطب رشد، تداخل حوزه های انتخاباتی با حوزه های قومی و ایلی، قوم گرایی، ایل گرایی و .. اشاره کرد
there are some factors that are effective in good governance and the achievement of its goals، which the most important one is the political organizing of the space. Each country try to political organization of space based on the specific cognitive image of its own territory space and succeeded in making self، Internalizing and sense of belonging to place. But the organizing of the space in some places of Iran has not been done appropriately. It has created regional challenges in Ilam and west Azerbaijan، for instance، despite of having massive natural resources. The aim of this the research which with use of the descriptive -analytical method written، is survey the regional challenges in these two provinces of political organization of the space point of view. The results shows that the inappropriateness of political organization of space، specially long and protracted shape of these provinces ، has created many challenges in their management that the most important ones are the lack of structural and functional unity، long borders and more vulnerability، ethnic and tribal rivalries، the lack of sense of belonging ، disequilibrium development، the lack of formation of a regular communication network، the lack of creation of development pole، interference of constituency with ethnic and tribal areas، ethnicity، tribalism and etc.
خلاصه ماشینی:
"نتایج تحقیق نشان میدهد سازمان دهی نامناسب سیاسی فضا به ویـژه شـکل طویل و دنباله دار این استان ها، چالش های زیادی را برای ادارة امور آن هـا بـه وجـود آورده کـه مهم ترین آن ها عبارت اند از: عـدم ایجـاد وحـدت سـاختاری و کـارکردی، مرزهـای طـولانی و آسیب پذیری بیشتر، رقابت های قومی و ایلی، شکل نگرفتن حس تعلق ، توسعۀ نامتوازن ، شـکل نگرفتن شبکۀ ارتباطی منظم ، به وجود نیامدن قطـب رشـد، تـداخل حـوزه هـا ی انتخابـاتی بـا حوزه های قومی و ایلی، قوم گرایی، ایل گرایی و غیره .
/ شکل ٤ شکل های نامتوازن ، طویل و وسیع استان های کشور (منبع : وزارت کشور، ١٣٨٥) بر این اساس میتوان گفت یکی از چالش های مهم سازمان دهی سیاسی فضا در ایران ایـن است که در طراحی واحدهای تقسیمات کشوری سطح اول (استان ) در ایـران بـه شـکل هـای کالبدی آن ها توجه چندانی نشده است .
سـازمان دهـی نامناسب سیاسی فضا به خصوص شکل طویل و دنباله دار این استان ها، مشکلات زیادی را برای ادارة امور آن ها به وجود آورده که از مهم ترینشان عبارت اند از: ایجاد نشدن وحدت ساختاری و کارکردی، مرزهای طولانی و آسیب پذیری بیشتر، رقابت های قومی و ایلی، عـدم شـکل گیـری حس تعلق ، توسعۀ نامتوازن ، شکل نگرفتن شبکۀ ارتباطی منظم ، عدم شکل گیری قطـب رشـد، تداخل حوزه های انتخاباتی با حوزه های قومی و ایلی، و قوم گرایی و ایل گرایی."