چکیده:
هدف : هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر روی نشانه های افسردگی و اندیشناکی در افراد با سابقه یک دوره پیشین افسردگی اساسی بود. روش : MBCT برای ٤ بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در قالب یک طرح مطالعه تک موردی با خطوط پایه چند گانه به مدت ٨ جلسه ١ ساعتی با دوره پی گیری ١ ماهه اجرا شد. برای ارزیابی تغییرات از پرسشنامه افسردگی، سیاهه افسردگی بک و مقیاس پاسخ به شیوه اندیشناکی استفاده شد. // یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درصد بهبودی بالینی برای نشانه های افسردگی و اندیشناکی برای کل شرکت کننده ها ٧٨% و٤٧% می باشد. این نتایج برای سه بیمار از لحاظ بالینی معنادار به دست آمد. نتیجه گیری: به نظر میرسد که MBCT در قالب جلسات انفرادی درمان موثری در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی میباشد.
خلاصه ماشینی:
mindfulness / پژوهش ها بر روی حضور ذهن ، آن را به عنوان شیوه ای برای کنترل توجه معرفی کرده اند و بسیاری از محققین هسته اصلی نظریه های جدید که در آن از حضور ذهن استفاده میشود را بر محور کارکرد توجه قرار داده اند (بیشاپ و همکاران ، ٢٠٠٤).
بر این اساس در این پژوهش تاثیر MBCT در قالب یک طرح مطالعه تک موردی بر روی نشانه های افسردگی و اندیشناکی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بررسی شده است .
improved / / بحث و نتیجه گیری نتایج پژوهش حاضر نشان داد MBCT در کاهش شدت نشانه های افسردگی و میزان استفاده از اندیشناکی تاثیر گذار است و در بیش از نیمی از موارد این تغییرات تا دوره پی گیری هم ثابت میمانند (در این پژوهش تاثیر درمان برای سه بیمار از میان چهار بیمار به لحاظ بالینی معنادار به دست آمد).
بر اساس نتایج این پژوهش می توانیم بیان کنیم MBCT قابلیت اجرا در جلسه های انفرادی برای مراجعان با یک دوره پیشین افسردگی را دارد.
در این زمینه تنها یک پژوهش (هاس ١ و بیر، ٢٠٠٧) گزارش شده است که تاثیر MBCT را در قالب جلسه های انفرادی بر روی نشانه های افسردگی بر روی اختلال شخصیت مرزی مورد بررسی قرار داده اند.
بر اساس نتایج این پژوهش میتوان بیان کرد که MBCT میتواند به عنوان جزیی از طرح درمان شناختی رفتاری برای درمان بیماران افسرده در قالب بافت درمان انفرادی قرار بگیرد.
Mindfulness-based cognitive therapy for depression: A new approach to preventing relapse.