چکیده:
مکتب های نوپدید دینی، پدیده هایی نوظهور هستند که تلاش دارند مفاهیم نهانی، باطنی، تغییرناپذیر و حتی جاودانی ادیان و مشرب های عرفانی را از منظری باز تعریف کنند که آن مفاهیم بدون اتصاف به سنت دینی و عرفانی خاص یا حتی با نیم نگاهی به سنت دینی خاص، لباسی صددرصد جدید بر قامت پوشانده که در بسیاری از موارد به ناچار متجانس با آن قامت هم نباشد.
انسان یکی از این مفاهیم و زمینه ها است؛ چراکه از سویی در ادیان ابراهیمی، انسان بر صورت خدا آفریده شده و مجمع صفات الوهی است و از سوی دیگر به دلیل اهمیت موضوع، نقطه ی ضربه پذیر این ادیان نیز به حساب می آید؛ چراکه انسان شناسی مکتب های نوپدید دینی و ادعاهای ناظر به آن زمینه های خوبی را برای مفروض های جدید این مکاتب فراهم می آورد، از این رو شاید با محدود کردن بحث به یکی از سنت های دینی و برگرفتن یکی از مشرب های عرفانی ناظر به آن سنت دینی، قیاس و تحلیل مدعای فوق به لحاظ مقدماتی امکان پذیر شود.
مقاله فوق با برگرفتن دین اسلام و سنت عرفانی پایه ریزی شده توسط یکی از بزرگترین عارفان مسلمان (شیخ اکبر محی الدین ابن عربی (570 – 638 ق)) تلاش دارد شاخصه های کلی انسان-شناسی عرفانی - آنهم به نحوی مقدماتی در این دستگاه معرفتی - را بازنمایی کند و در قیاس کلی با یکی از مکتب های نوپدید دینی یعنی جنبش پتانسیل انسانی، انحراف های موجود در این مکتب را با تکیه بر برخی مصادیق روانشناسانه و عرفانی ارائه کند.
New Religious movements are emerging phenomena that are trying to change inherent، intrinsic، immutable and eternal concepts in the mystical religions and faiths from their meaning to other perspectives and concepts to a specific religious tradition or even half a particular religious traditions. One of the concepts and issues is human، because according to Abrahamic religions، God has created human alike whit himself and on the one hand. On the other hand، human is one of the most damageable subjects in monotheistic religions، because the anthropology of New Religious movements and its basis provides some new premises for the anthropology. So maybe by limiting the discussion to the only one religious traditions and mystical dispositions refers to that religious tradition، will make the possible argument to prove the claim that we have asserted above. This article has written according to Islam and Islamic mysticism specially the mystical viewpoints of Ibn Arabi، tries to show characteristics of mystical Anthropology of this religion. In general، we will compare mystical Anthropology in Islam emphasizing on Ibn Arabi's viewpoints with one of the emerging religious schools which is the human potential movement to show some psychological and spiritual deviations or digressions of this movement.
خلاصه ماشینی:
"درست است که روانشناسان تمایل دارند واقعیتهای غیرعادی را به عنوان زمینههای روانی مرتبط با کهن الگوهای شخصی تفسیر کنند و شمنیزم علاقمند است این واقعیتهای غیرعادی را در هستیشناسی تفسیر کند که در آن، این امور بسیار واقعیتر از جهان مادی باشند؛ اما در حقیقت این جنبش از سویی، زمینههای خوبی را برای عطف از فضای نوگرایانه ناظر به مسیحیت به سوی عرفان شرق و بهویژه بودیسم فراهم ساخت و از سوی، از نارضایتیهای مطروحه در باب روانکاوی و رفتارگرایی به نفع خود استفاده کرد و با تمایز روشن بین اهداف طبیعی و فراطبیعی زندگی، انسان را در جهت جایابی به عنوان خلیفه خدا روی زمین و موجودی در جهت تکامل معنوی و انسان کاملشدن، بلکه به عنوان موجودی خودبنیاد معرفی کرد که باید نقص خویش را در زندگی امروز از طریق معنویتگرایی رفتارگرایانه جبران کند، به همین جهت بود که این جنبش آنجا که محدودیتهای رشد انسانی و نواقص وجودی او مطرح میشد بهجای آنکه به وحی و بهرهگیری از تعالیم پیامبران، به ویژه بستر مسیحیت عطف توجه کند تنها به آزمایشهای مستمر رواندرمانگری بسنده میکرد."