چکیده:
بررسی موانع احراز پسـت هـای مـدیریت عـالی زنـان ، در یـک بخـش مهـم از جامعـه یعنـی دانشگاه ها، از دریچه های مختلف قابل اهمیت و ارزیابی است ؛ زیرا روشن شدن ابعـاد مختلـف چرایی مسئله ، زمینه ها را برای تولید نظریـه هـا و روش هـای جدیـد بـازنگری درقبـال سـاختار اشتغال و مدیریت زنان تغییر خواهد داد. هدف در این پژوهش ، بررسی عواملی است کـه مـانع از آن میگردند تا زنان ، علیرغم افزایش کمی در حوزه های تحصیلی و تخصصـی، نتواننـد بـه کسب رده های بالای مدیریتی در سازمان های دولتی و مراکز آموزشی موفق شوند تا درصـورت امکان ، به منظور افزایش کارایی زنان مدیر و کاهش موانع اجرایی مـدیریت آنـان ، پیشـنهادهایی ارائه گردد و به فکر راه چاره بود. «مصاحبه عمیق » را به عنوان یکی از ابزارهای روش کیفی در تحقیقات انسـان شناسـی، در میـان پانزده تن از زنان مدیر دانشگاه تهران اعمال کردیم و درپایان ، این نتیجه به دست آمـد کـه ایـن مسئله از همان ابتدا، با «جامعه پذیری جنسیتی» درآمیخته است و ریشه در «باورهـا و اعتقـادات اجتماعی» دارد و ازطرف دیگر، با مقوله «گروه گرایی مردان » در سـازمان نیـز در ارتبـاط اسـت . همچنین «مسئولیت های خانوادگی»، «موانع ساختاری»، «نظام حقوقی»، «تفکر و نگـرش مـردان نسبت به تواناییهای زنان » و «عدم آمادگی آن ها برای انتقال قدرت به زنـان »، از دیگـر عـواملی است که باعث کم رنگ شدن حضور آن ها در عرصه های مدیریتی، به ویژه در سطوح عالی، شـده است .
خلاصه ماشینی:
در رابطـه بـا موقعیـت زنـان دانشگاهی کشور، تحقیقات و مطالعاتی چند صورت گرفته است و بر این نکته اذعان دارنـد کـه «جنسیت ، عامل تعیین کننده ای در گزینش هاست و زنان ، در سطوح مدیریتی دانشـگاه هـا حضـور ندارند و هرچند مشارکت آن ها در رده های مدیریتی پایین و میانۀ دانشگاه افـزایش یافتـه اسـت ، ولی در رده های عالی مدیریتی، تغییر محسوسی رخ نداده است و همچنان ، کمیته ها و شـوراهای تصمیم گیری دانشگاه ها دراختیار مردان است .
همچنین در رابطه با موضوع مورد نظر، مقالاتی چند نگارش یافته است کـه برخـی از آن هـا عبارت اند از: خانم شمس السادات زاهدی در مقاله ای با عنوان «تغییرات جایگاه شغلی زنان دانشـگاهی در یک دهه (٨٠-١٣٧٠)» مطرح میکند که گرچه زنان ، دانش و تجربۀ بیشتری را طی ایـن ده سـال کسب کرده اند و مشارکت آنان در رده های مدیریتی پایین و میانۀ دانشگاه افـزایش یافتـه اسـت ، ولی در رده های عالی مدیریتی، تغییر محسوسی رخ نداده است و همچنان کمیته هـا و شـوراهای تصمیم گیری دانشگاه ها، دراختیـار مـردان اسـت .
در مقاله ای با عنوان «بررسی موقعیت زنان در عرصه های اشتغال و مدیریت در دانشگاه هـای تهران ، با توجه به پیشرفت های تحصیلی آنان » که توسط خـانم ناهیـدالملوک محمـودی (١٣٨٦) نگارش یافته ، این نتیجه گیری حاصل شده که ازجمله عوامل عمـده بـرای عـدم پیشـرفت زنـان شاغل در حوزة مدیریت ، ساختار و شیوة مردسـالارانه در دانشـگاه هاسـت کـه بـر ایـن اسـاس ، متغیرهای نابرابری در موقعیت شغلی، زنان شاغل در مشاغل حاشیه ای، محدودیت هـای شـغلی، نابرابری در دریافتیها و اعمال نظارت بر زنان شاغل ، با مردسـالاری رابطـۀ مثبـت و متغیرهـای آگاهی زنان از حقوق خود و پست های مدیریتی زنان ، با مردسالاری رابطۀ منفی نشان داده اند.