چکیده:
با افول مدرسه کلامی امامیه در کوفه از نیمه سده سوم هجری، گروهی از متکلمان امامی و معتزلیان شیعهشده که چندان به نام شناخته نیستند، نمایندگی کلام امامیه را بر عهده گرفتند و با گرایش به اندیشههای معتزله از کلام امامیه در دوران حضور فاصله گرفتند. این پژوهش با تکیه بر مقالات الاسلامیین ابوالحسن اشعری ـ تألیف دهه آخر سده سوم ـ برخی از اندیشههای کلامی این جریان فکری را بازیابی کرده و رویکرد متکلمان مدرسه بغداد از نوبختیان را که تقریبا معاصر این گروه هستند تا عصر شیخ مفید و سید مرتضی بررسی میکند. نتیجه آنکه بهسبب همرأیی این جریان در بسیاری از موضوعهای کلامی با معتزله و رویگردانی از جریان رسمی کلام امامیه نخستین، در ادامه متکلمان مدرسه بغداد به اندیشههای آنان واکنش متفاوتی نشان میدهند و سرانجام در عصر سید مرتضی کلام امامیه بهکلی با این اندیشهها همراه میشود.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با تکیه بر مقالات الاسلامیین ابوالحسن اشعری ـ تألیف دهه آخر سده سوم ـ برخی از اندیشههای کلامی این جریان فکری را بازیابی کرده و رویکرد متکلمان مدرسه بغداد از نوبختیان را که تقریبا معاصر این گروه هستند تا عصر شیخ مفید و سید مرتضی بررسی میکند.
هرچند معتزلیان و مقالات نگاران کوشیدهاند اتهام تشبیه و تجسیم را به عموم امامیه در دوران حضور نسبت دهند و رد تشبیه و تجسیم را در امامیه پس از دوران حضور ناشی از تأثیرپذیری آنان از معتزله تبیین کنند (خیاط، بیتا: 36 ـ 37 و 214؛ اشعری، 1400: 35؛ قاضی عبد الجبار، 1962 ـ 1965، ج20 (1): 38؛ ابنتیمیه، 1392ق، ج1: 409 ـ 410؛ همچنین نک: جوادی، 1386) و این ادعا را بعدها برخی اسلامپژوهان و خاورشناسان تأیید و بر آن تأکید کردهاند، اما مراجعه به میراث امامیه و روایتهای منقول از ائمه معصوم: از اندیشه تنزیهی امامیه در پیروی از اهل بیت: خبر میدهد و شواهد گویای نادرستی این اتهامپراکنی مخالفان به امامیه است (نک: جوادی، 1386: 353 ـ 389).
اندیشه نفی تشبیه و تجسیم در مدرسه کلامی امامیه در بغداد از سوی نوبختیان (قاضی عبد الجبار، 1962 ـ 1965، ج20(1): 38)، شیخ مفید (شیخ مفید، 1413الف: 51) و سید مرتضی (سید مرتضی،1411: 570 ـ 603) مورد تأکید قرار گرفته و متکلمان برجسته امامی مدرسه بغداد، این اندیشه توحیدی را برگرفته از تعالیم امامان معصوم: دانستهاند، نه تعالیم اعتزالی.
نیز از آنجا که شیخ مفید در اوائل المقالات گزارشی از تفاوت دیدگاه خود با نوبختیان نیاورده است، میتوان حدس زد نوبختیان با او همرأی بودهاند و این مطلب با توجه به همگرایی آنان با هشام بنحکم در برخی مسائل کلامی بعید نیست (حسینیزاده، 1391ب: 4 ـ 33)، اما سید مرتضی تفسیر گروه اول از معتزلیان امامی را که همان تبیین معتزله بصره از اراده الهی است، آورده است.