چکیده:
روش نشانه شناسی وتحلیل روایت رولان بارت نظریه پرداز فرانسوی درمطالعات رسانه ای وتحلیل خبردستمایه تحقیق بسیاری ازمحققان دردانشگاههای ایران است، پذیرش این روش بدون نقد و بررسی آن یکی ازمشکلات دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی است. این مقاله درصدد بررسی و نقد این روش ها است. بازنگری درآرا و اقوال اندیشمندان غربی که بدون نقد وبررسی عالمانه به محیط های علمی و آکادمیک ایران اسلامی وارد و مورد استقبال بی شائبه برخی دانشگاهیان قرار می گیرد، از اهداف اصلی این مقاله است و در همین جهت هم به بررسی و نقد آرای مهم رولان بارت فرانسوی به عنوان منتقد ادبی می پردازد. اندیشه های بارت در حوزه هایی چون: نشانه شناسی، ساختارگرایی، تحلیل روایت ونقد ادبی بردانشگاهیان ایران تاثیرگذار بوده است. زبان پیچیده و پست مدرنی بارت، آرا و اقوال او را غیرقابل درک کرده و او را از نقد و بررسی در امان گذاشته است. در این بررسی مشخص می شود که دوران سخت کودکی و بیماری بارت درشکل گیری شخصیت همجنس گرای او موثر بوده است. او درنقد آثار نویسنده، به مرگ مولف باور دارد و خواننده را تنها مفسر متن می داند. بارت، مخالف شیوه های علمی در دانشگاه هاست. در نشانه شناسی به ساختارگرایی می رسد و پس از آن با نفی رابطه میان دال و مدلول، همچون دریدا به نفی متافیزیک حضور می رسد. بنابراین سیرتحولی بارت از ساختگرایی به پسا ساختگرایی کاملا قابل درک و فهم است. یکی دیگر از حوزه های کاری بارت، تحلیل روایت است. انحراف او از مبادی و مبانی تحلیل روایت کلاسیک ولادیمیر پراپ و دیگران روش تحلیلی بارت را پیچیده و غیر قابل استفاده کرده است به نحوی که هر تحلیلگری می تواند برداشت هایش را از کنش شخصیت های روایت به عنوان تحلیل بنویسد.
خلاصه ماشینی:
"رولان بارت نظریه پرداز ادبی با نوشتن مقاله معروف "مرگ مولف" دیدگاه دوم را پیشنهاد می دهد زیرا او معتقد است: با نوشتن یک اثر مولف می میرد و خواننده فقط باید از متن به بازتولید معنی وزنده کردن مولف اقدام کند.
با مروری بر آثار انتشار یافته ار رولان بارت می توان اندیشه های پراکنده او را در مباحثی چون: نشانه شناسی، ساختارگرایی، تحلیل روایت و نقد ادبی بررسی کرد.
3-پسا ساختارگرایی: بررسی آثار رولان بارت نشان دهنده آن است که او از نشانه شناسی به ساختارگرایی می رسدوپس از آن با نفی رابطه میان دال ومدلول ،همچون دریدا به نفی متافیزیک حضور می رسد.
باید تاکید شود مهم ترین تعریف شخصیت، براساس مشارکت دردایره کنش هاست،این دوایر در شمارش اندک، مخصوص به خود و قابل طبقه بندی هستند: دلیل اینکه دومین سطح توصیف، باوجود همان سطح شخصیت ها بودنش، سطح کنش ها نامیده شده این است که واکنش ها درمفهوم کنش های جزئی که بافت سطح اول را شکل می دهند درک نمی شوند بلکه به همان فراگویی های عمده کنش(praxis)، (میل،ارتباط،منازعه) فهمیده می شوند».
در سرتاسر این تفسیر بجزاشاره ای کوتاه به یکی از قهرمانان رمان باباگوریو اثرانوره دوبالزاک نویسنده فرانسوی و نمایشنامه ای ازمولیر وقصه ای از انجیل هیچ استناد قابل قبولی برای نشانه شناسی و یا تحلیل روایت و حتی تفسیر یک نویسنده ادبی ارائه نمی شود.
جمع بندی برای شناخت اندیشه های رولان بارت فرانسوی که درحوزه های نقد ادبی، نشانه شناسی و تحلیل روایت ابتدا به عنوان یک ساختگرا و بعدها پساساختارگرا فعالیت داشته و تاثیر زیادی بر حوزه های دانشگاهی ایران اسلامی داشته است."