چکیده:
امام محمد غزالی، فقیه و متکلم بزرگ خراسانی در سال 450ﻫ .ق. در طوس متولد شد. وی تحصیلات مقدماتی خود را به همراه برادرش احمد در طوس و گرگان گذراند و سپس برای بهره بردن از محضر امامالحرمین جوینی، روانهی نیشابور شد. پس از مرگ جوینی، غزالی که در سالهای پایانی دههی سوم زندگی خود بود و دیگر دلیلی برای ماندن در نظامیهی بیرونق نیشابور نداشت راهی بغداد گردید. آشنایی با خواجه نظامالملک و درخشیدن در مجلس مناظرهی علمای نامدار وقت در مدتی کوتاه غزالی را به ریاست نظامیهی بغداد رساند. در این روزگار آوازهی او به سبب فصاحت و بلاغت گفتار، نکتهسنجی و دقت نظر و تصنیفات فراوان در همه جا پیچیده بود. اما پس از قریب ده سال با تغییر حالی که در او پیدا شد، به قصد یا به بهانهی سفر حج، بغداد را ترک کرد و دیگر هیچ وقت به آن شهر بازنگشت. غزالی پس از گزاردن حج به سوی طوس رفت و به زهد و عزلت روی آورد و تا پایان عمر کوتاهش یعنی جمادیالاخر سال 505 ﻫ.ق از این شیوه دست برنداشت. جنازهی غزالی در گورستان «سفالقان» طوس به خاک سپرده شد. آثار مشهور او عبارتند از: احیاء علومالدین، کیمیای سعادت، المنقذ فیالضلال، نصیحةالملوک و الجام العوام.
خلاصه ماشینی:
"غزالی از این پاسخ به اندیشه فرو رفت و چون به طوس بازگشت غالب وقت خود را به حفظ کردن یادداشتهای گرگان صرف کرد تا دیگر خطری آنها را تهدید نکند.
با این حال از این نکته نیز نباید غافل بود که قتل خواجه نظامالملک به دست فداییان اسماعیلی در سال 485 هجری میتوانست برای غزالی که در عداوت با اسماعیلیه سخنها رانده بود هشداری باشد، تا پیش از آن که کارد آنها سینهاش را بشکافد بغداد را ترک کند.
تنها کسی که در این سفر او را همراهی کرد یکی از همشهریان، همدرسان و دوستان دیرین او به نام ابوالقاسم حاکمی طوسی بود که معلوم نیست تا چه وقت و تا کجا همراه غزالی بوده است.
در این سال امام الحرمین جوینی استاد غزالی درگذشت و او که توشهی علمی خود را از مدارس طوس و گرگان و نیشابور برگرفته بود و دیگر استادی را درخور اعتنا نمییافت دست از شاگردی کشید.
اما از آن جا که غزالی در حوزههای دیگری چون کلام، جدل و فلسفه نیز صاحب نظر شده بود کتابها و رسالاتی هم در این زمینهها به رشتهی تحریر درآورد که از جملهی آنها میتوان به مقاصد الفلاسفه، تهافة الفلاسفه، الاقتصاد فی الاعتقاد و فضایح الباطنیه اشاره کرد.
تألیف هر دو کتاب احیاءالعلوم و کیمیای سعادت باید پیش از سال 500 هجری صورت گرفته باشد، چرا که غزالی در کتاب المنقذ ـ نوشته شده در حدود سال 500 هجری در نیشابور ـ در جمع آثار خود به نام هر دو کتاب اشاره میکند (همان، 1362، 50 و 59)."