چکیده:
پژوهشگر این مقاله میکوشد از اشتباهی که در تفسیر یکی از نامجایهای شاهنامه یعنی «بربر» رخ داده است پرده بردارد.به اعتقاد نگارنده این سطور و برخلاف آنچه در جلد دوم نامه باستان آمده است بربر در شاهنامه، دلالت بر دو مکان جغرافیایی متفاوت دارد. یکی در شمال افریقا و دیگری متعلق به قومی با همین نام و ساکن در مرزهای شرقی ایران. نگارنده پس از یادکرد ابیاتی از شاهنامه که به شه بربرستان و یا قوم بربر اشاره داشتهاند میکوشد با تحلیل جغرافیایی ابیات این موضوع را به اثبات برساند و در این راه از برخی ابیات کارگشای فرخی سیستانی و عنصری نیز بهره برده است.
خلاصه ماشینی:
این هوس خام که نتیجۀ آزمندی و افزونخواهی کاووس بود، او را به جنبش و حرکت در آورد: از ایران بشد تا به توران و چین گذر کرد از آن پس به مکرانزمین٢ در مسیر حرکت سپاه ایران، تمام شهرها و بزرگان و نامآوران حاکم بر آن شهرها، چون توان برابری با سپاه ایران را نداشتند به ناچار: بپذرفت هر مهتری باژ و ساو نکرد آزمون گاو با شیر تاو٣ مگر در سرزمین بربرها: شه بربرستان بیاراست جنگ زمانه دگرگونهتر شد به رنگ٤ نبردی سهمگین میان سپاه کاووس و جنگجویان بربر آغاز میشود که در پرتو دلاوریهای گودرز کشوادگان ایرانیان پیروز میشوند و بزرگان بربر: همه پیش کاووسشاه آمدند جگرخسته و پـرگناه آمدند، که ما شاه را چاکر و بندهایم همه باژ را گردن افکندهایم٥ کاووس آنان را مورد بخشایش قرار میدهد و راه و آیینی نو به آنان میآموزد و سرزمین قوم بربر را ترک میکند: بتوفید گیـتـی چو لشکر برانـد به روز اندرون روشنایی نماند چو آمد وی از شهر مکران بهدر سوی کوه قاف آمد و باختر٦ به در آمدن سپاه کاووس از شهر مکران، بیانگر جایگاه وقوع جنگ و گویای این واقعیت است که نبرد نخست کاووس با قوم بربر در حاشیههای شرقی مرز ایران بوده است نه در شمال افریقا؛ آن چنانکه گروهی از شاهنامهپژوهان پنداشتهاند.