چکیده:
طرح، چهارچوب ساختار شعر است و تعیین کنندة شیوة ترکیب و تلفیق اجزای شعر. این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی می کوشد که در مسیر شناخت بیشتر ابعاد و آفاق نوآوری های شاعران معاصر، پاره - ای از تازهترین و ابتکاری ترین طرحهای شعری را در آثار آنان، معرفی ، تبیین و تشریح کند. از میان انبوه طرحهای تازه و مبتکرانه در قلمرو شعر امروز، در اینجا به برجستهترین و نوآیین ترین آنها از جمله طرح - های نامهای ، سفرنامهای ، داستانکی ، سینمایی، گزارشی ، مکالمة تلفنی ، بیان کابوس و رویا، بازجویی، سیل ن ذهنی ، غافلگیری پرداخته شده و با ارائة نمونهها و شواهد شعری نشان داده شده است که اغلب این طرح و پلتهای تازه، حاصل الگوهای تازة فرهنگی ، ظهور ژانرهای هنری و ادبی تازه و نیز فنآوری های نوظهور در عرصة زندگی امروز است. کاربرد این طرحهای شعری تازه، اغلب به ایجاد ظرفیت های تازه در عرصة فرم، محتوا و زیباشناختی شعر معاصر انجامیده است.
Rashid al-Din abo al-fazl Meybodi is one of the famous mystics in sixth century، he is author of the interpretation of the Kashf al-Asrar. In some cases، are distinct his concepts and mystical teachings، but in most cases combined the Meybodi s beliefs with his mystical teachings. This type of transplant، and the distribution of Meybodi s concepts in his word led to not appear Meybodi s religious beliefs in transient studies. also، not analyzed his mystical views correctly.
in the other research، ignore the Meybodi s religious beliefs. this beliefs influence in the his mystical teachings. In this article، were extracted Meybodi s theological beliefs from the Kashf al-Asrar، than analyzed and compared with Ash'arites votes. whit strong evidences was appear Meybodi is Ahle Hadith، and the similarity between his beliefs and Ash'arites is because originated the Ash'ari school of Ahl-e Hadith ideas.
خلاصه ماشینی:
"ترکی ، ١٦٨٨، ص١٢٦( شعر »گزارش« ام صدیقی نیز همین طرح را دارد : اولین خبر: بهار شاخههای هر درخت را به شکوفهها اجاره داده است آخرین خبر: من هنوم مندهام صدیقی ، نقل ام: شمس لنگرودی ، ١٦١١، ج سوم،ص٥٣١( شعر آماد »یک گزارش تکاندهنده« سرودة محمدامین جعفلری حسلینی ، سراسلر مثل یک گزارش خبری سروده شده است توأم با طنز و طنامی های خاص مبانی : ساعت ٣ بامداد/ اینجا دنیاست/ میر بامهای بم/ صدای ما را/ ام میلر خشلتهلای خشن/ و بیشترین و بیشترها می شنوید/ برادر!/ بیدار شو/ این همه خبرنگار و خبرنلدار/ دارند خانههای خراب ما را/ به تیراژهای بیشرشان مخابره می کنند و ملاهوارههلا/ بلدون کوچکترین سانسوری ،/ اشک هامان را/ به گوشهای فراموش جهان نجوا می کننلد/ تلا بم/ دیگر جزیرهای نباشد/ که حتی به ارگ/ حتی به کرمان/ راه نداشته باشد ...
آغوش واکن که می خواهد این قوی میبا بمیرد حمیدی شیرامی ، ١٦٣٦،ص١١( در اغلب این گونه اشعار که طرح آنها مبتنی بر »پایان بندی های غافلگیرکننده« است، ثقل معنایی- عاطفی شعر، برروی بیت یا سطر آخر است و بع ا این بیت یا سطر پایانی ، حاوی طنزی تکاندهنده تلخ یا شیرین ( است که مثل آبی سرد بر تب م مون شعر، فرو می ریزد و پنبة تصویر و تصورا مخاطب را رشته می کند: به این شعر عمران صلحی بنگریم : بام همان همهمة دور دست/ بام همان جان به لب آمده/ بام همان سیل که سلد را شکست/ بام همان شیهه همان اسب سرخ/ بام همان یال همان شعله ور/ بام همان سرخ گل/ روی مین / بام همان خارکین / بام همان شبنم سرخی که چکد بلرممین / بلام هملان حنجرة رو به خشم/ بام همان پرده که آتش گرفت/ بام همان دود کله تلا مردملک ملاه رفت/ بام همان پرچم فریادها/ چرخش اعلمیه در بادها/ حس من/ بام خطلا ملی کنلد/ کولر همسایه صدا می کند!"