چکیده:
بومیسازی یکی از شیوههای ترجمه است که نظریهپردازانی چون ونوتی، برای توصیف روشهای مشترک در ترجمه، در فرهنگ انگلیسی ـ آمریکایی ابداع کردهاند. بدینصورت که مترجم یک روش روان و شفاف اقتباس میکند تا از خارجیبودن متن خارجی برای خوانندگان زبان مقصد بکاهد. مقصود از بومیسازی در تحقیق حاضر، بررسی فرآیندهای واجی و تا حدی واژشناسی (صرف) اسامی خاص، در زبان عیلامی، اکّدی و یونانی است. البته به سبب آشنایی ذهنی خوانندة امروز، تاحدی فارسی نو را هم بررسی میکنیم. اسامی خاص درون کتیبه به عنوان داده یا مصداقهای اصلی تحت فرآیندهای بومیسازی قرار گرفته و در هریک از زبانهای مذکور بررسی شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که نظام واجی هر زبانی خاص خودش است و این فرآیند از زبانی به زبان دیگر فرق میکند. ممکن است زبانی فاقد واجی باشد، درنتیجه نزدیکترین واج را بهجای واج مورد نظر به کار میبرد.
This study aims at surveying and describing the process of domestication of proper names in Bisotun inscription. Domestication is among the translation strategies that the theorists like Venuti invented it to describe the common translation techniques in the context of British-American culture. Based on this approach, a translator takes a transparent and fluent style to minimize the foreign trace of the text for target language readers. In this research, domestication means examining phonological and to some extent morphological (inflectional) aspects of proper names in Elamite, Akkadian, Greek and new Persian. Proper names of Bisotun inscription as the main data were undergone domestication processes and they were examined in each of the above-mentioned languages. The results showed that each language has its specific phonological system and they differ from one another. Some languages may lack certain phonemes. Thus, they would be replaced by the most similar phonemes.
خلاصه ماشینی:
Lecoq جدول ١- همخوان هاي فارسي باستان (کنت ١، ١٩٥٣: ٣١) labial dental palatal uvular glottal Dental-palatal )به تصویرصفحه رجوع شود) *به سبب پاره اي ملاحظات ، واج هاي عيلامي به دقت فارسي باسـتان کـه ادوار قبـل و بعـد مشخصي دارد، معرفي نشده است .
٦-٣- بوميسازي صورت فارسي باستان vištāspa در اکّدي وقتي /š/ بعد از /i/ به کار ميرفت /i/ به /u/ بدل ميشد، ماننـد iš ٦-٤- بوميسازي صورت فارسي باستان spatavis در يوناني )به تصویرصفحه رجوع شود) يوناني زبان ، /y/ipsilon( ) را به جاي /v/ فارسي باستان اتخاذ کرده ، در قرن ششم ، يوناني (F) digamma داشت که صدايي شبيه /v/ بوده ، ولي يوناني (گويش هاي ايوني و آتني) اين صدا را حذف کرد و درنتيجه واج هاي ديگري را به جـاي /v/ بـه کـار مـيُ بـرد ازجملـه /β/ و /y/ در واکه هاي مرکب ، av/ηυ، ευ،iv/αυ،ev، (قبل از اصـوات واکـدار) و af/ef،،if/ (قبـل از اصـوات بيواک)، /y/ در اينجا نقش /v/ را به عهده گرفت ، اما با حذف /v/، صـداي /i/ در ايـن کلمـه حفظ شد.
٧-٤- بوميسازي صورت فارسي باستان bardiya در يوناني )به تصویرصفحه رجوع شود) /Σ/ يا /σ/ يوناني در اول اين واژه آمده است که هيچ توجيه زبان شناسي ندارد.
٨-٣- بوميسازي صورت فارسي باستان vahyazdāta در اکّدي )به تصویرصفحه رجوع شود) اکّدي به جاي /v/ از /m/ استفاده کرده است .
١٠-٣- بوميسازي صورت فارسي باستان huvārzmī در اکّدي )به تصویرصفحه رجوع شود) در اکّدي، x/ ẖ/ تلفظ ميشود و نرمکامي سايشي است .
Historical grammar of the Ancient Persian language, American book company.